• وبلاگ : ورود پسرا ممنوع
  • يادداشت : دخترم با تو سخن مي گويم
  • نظرات : 12 خصوصي ، 40 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + eddieneed 

    خط زندگي

    زندگي شايد خطي باشد کشيده با مداد
    سرخط پررنگ و پرتوان
    رد مي‌گذارد برجاي
    بر همه سپيدبرگ‌هاي نابگشوده
    پر شتاب مي‌رود پيشاپيش
    مشتاق ِ کشيده‌شدن تا ناديده‌يِ دفتر

    در ميانه خط يک‌نواخت و تک‌رنگ
    پاک‌کني مي‌رسد گه‌گاه
    بردارد لغزش نوک ساييده‌ي مداد
    مي‌رود به‌پيش بي‌شتاب و بس آرام
    گم مي‌شود در ميانه‌يِ کاغذ

    کند گردد نوکِ تيز مداد
    مي‌خراشد تن ِ نازکِ دفتر
    خط مي‌لغزد رو به‌پايان
    در حسرت بازگشت به نقطه‌يِ آغاز
    کشيدن خطي نو بر سياه‌دفتر
    سياه و پررنگ و پرتپش
    اما
    سست و لرزان
    کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر
    أهسته و کم‌جان
    مي‌رسد به نقطه‌يِ پايان