در پاسخ به "کامت حسرت از يک زن درست و حسابي " مي توان گفت:
اول: گاهي اوقات افراد ارزشي حمايت لازم از يک حرکت ارزشمند انجام نمي دهند شايد اگر اين اقا يک بار به خانمش، به جاي اين که بگويد خواهرت با مانتو خوشکل است مي گفت تو چقدر با چادر خوشکل و خوشتيپ مي شي اون خانم براي جذب شوهرش حاضر نمي شد چادرش را در بياره، چه بسا از نظر روانشناسي دليل استقبال از مانتو شدن نه برداشتن چادر بوده بلکه در نظر شوهر آمدن، دلبري کردن براي شوهر بوده است. ايشان به اندازه کافي همسرش را مورد تفقد عاطفي قرار نداده هيچ با يک مقايسه خطرناک ( مقايسه زن خود با يک زن ديگه ، حال هر کسي که باشد ) در ضمير ناخودآگاه همسرش امنيت رواني وي را مورد هجمه قرار داده است.
دوم : چادر نماد حجاب است و نه خود حجاب، نبايد فکر کنيم که کسي که چادر نمي پوشد بي تقوا است. خوب شايد اين خانم با خودش گفته جذب شوهر با مانتو متين و محجوب بهتر از اين است ايشان با چادر باشد اما توجه همسرش به زن غيره برود ( امروز خواهر زن، فردا زن همسايه پس فردا ... خواهد بود.) به بسا خانم هم هنگام برداشتن چادر با خود گفته باشد دريغ از يک شوهر درست و حسابي ! با اين زاويه ديد اين زن جهاد في سبيل ا.. کرده
سوم : با رد احتمالي دو فرضيه قبلي شايد بتوان گفت متاسفانه توي برخي ازدواج ها در زمان انتخاب افراد موقعيت گرا شده اند نه انديشه گرا ، يعني موقعيت فرد اولويت شاخصه هاي ازدواج آنها است ( تحصيلات، ظاهر، ثروت، شغل و...) و انديشه و فکر يک فرد را مورد گفتگو جدي قرار نمي دهند، حرکتي که عمق لازم نداشته باشد طي صحبت هاي دو جانبه قابل رصد و نمايان شدن است. کوتاهي از اين اقا از يک سو و خانم از سوي ديگر مي باشد.