پيام نوروزي باراک اوباما رو ميگذارم. ولي قول بده که مثل سيدعلي آقا ار حقايق تند وتيزي که اوباما گفته عصباني نشي
متن کامل پيام باراک اوباما به مناسبت جشن نوروز به شرح زير است:
من امروز مي خواهم بهترين آرزوهاي خود را به همه کساني که نوروز را در ايالات متحده جشن مي گيرند تقديم دارم. من هر سال در دوره رياست جمهوري خود اين روز را با خطاب مستقيم به مردم ايران بزرگ داشته ام.
اين کاري است که من مايلم يک بار ديگر انجام دهم.
امروز براي مردم ايران جشني به منظور گردآمدن با دوستان و خانواده، براي تامل بر موهبت هاي بي همتايي است که شما از آن برخورداريد و نيز براي چشم دوختن به نويدي است که يک روز نو در بر دارد.
همانگونه که مردم منطقه (خاورميانه) بر حق انتخاب خود براي اينکه چگونه حکومتي داشته باشند پاي فشرده اند، دولت هاي منطقه نيز در پاسخ خود داراي انتخاب هستند. تا به حال پاسخ دولت ايران اين بوده است که براي حفظ قدرت خود اهميتي به مراتب بيشتر از احترام به حقوق مردم ايران قائل بوده است.
هر چه باشد، اين فصل، فصل اميد و بازآفريني است. و امروز، ما مي دانيم که اين فصل نويد بخشي در سراسر خاورميانه و شمال آفريقا نيز هست، هر چند که هنوز چالش هاي عظيمي نيز بر جاي مانده اند.
من بر اين باورم که برخي از ارزش ها- آزادي تجمع و تشکيل انجمن، توانايي ابراز آنچه که در فکر داريد و انتخاب رهبران- جهاني هستند. و آنچه که ما در سراسر منطقه مي بينيم پافشاري براي پاسخگو بودن دولت ها در برابر مردم است.
ولي ما همچنين مي دانيم که اين جنبش ها منحصر به همين چند ماه گذشته نبوده اند. همان نيروهاي اميدي که ميدان تحرير را در نورديدند در ژوئن ???? در ميدان «آزادي» ديده شدند. و درست به همانگونه که مردم منطقه بر حق انتخاب خود براي اينکه چگونه حکومتي داشته باشند پاي فشرده اند، دولت هاي منطقه نيز در پاسخ خود داراي انتخاب هستند.
طي مدتي نزديک به دو سال، پيکاري از ارعاب و نقض حقوق در جريان بوده است. مردم ايران – از پير و جوان؛ زن و مرد؛ ثروتمند و فقير- در معرض تعقيب و آزار قرار داشته اند. صدها زنداني زنداني عقيدتي در زندان ها به سر مي برند. بي گناهان ناپديد شده اند. روزنامه نگاران را خاموش کرده اند. زنان در معرض شکنجه قرار گرفته اند، کودکان به مرگ محکوم شده اند.
جهان با اضطراب به نظاره اين اعمال بيدادگرانه نشسته است. ما شاهد بوده ايم که نسرين ستوده به خاطر دفاع از حقوق بشر به زندان افتاده است؛ جعفر پناهي به زندان رفته و قادر به ساختن فيلم هاي خود نيست؛ عبدالرضا تاجيک به خاطر اينکه روزنامه نگار است روانه زندان شده است. جامعه بهاييان و مسلمانان صوفي به خاطر اعتقاداتشان مجازات شده اند؛ محمد وليان، يک دانشجوي جوان، به خاطر اينکه سه تا سنگ پرتاب کرده، به مرگ محکوم شده است.
اين انتخاب ها نشانه نيرومندي نيست، آنها ترس را نشان مي دهند. زيرا وقتي دولتي تا آنجا از مردم خود وحشت دارد که به آنها حتي اجازه دسترسي به اطلاعات يا برقراري ارتباط با يکديگر را نمي دهد، اين به خودي خود گويا است. اما آينده ايران با ترس شکل نخواهد گرفت، آينده ايران از آن جوانان است- جواناني که سرنوشت خود را تعيين مي کنند.
بيش از ?? درصد مردم ايران بعد از سال ???? چشم به جهان گشوده اند. شما پايبند زنجيرهاي گذشته نيستيد- نفرت انحراف آفرين از آمريکا که از آن نه کار و نه فرصت به وجود مي آيد؛ يک دولت سختگير و غير پاسخگو؛ جلوگيري از اين که مردم ايران توان بالقوه خود را به تحقق در آورند، از ترس اين که مبادا اقتدار دولت متزلزل شود.
به جاي آن – شما مردم جوان ايران- هم فرهنگ باستاني ايران و هم توان شکل دادن به کشوري را که در برابر خواست هاي شما پاسخگو باشد در خود داريد.
استعداد، اميدها و گزينه هاي شما به آينده ايران شکل خواهند داد و به روشن ساختن جهان ياري مي دهند. و هر چند که زمانه تاريک جلوه مي کند، مي خواهم بدانيد که من با شما هستم.
در چنين روزي- در جشني که همانند پلي ميان گذشته و آينده گسترده است- مي خواهم سخنانم را با نقل قولي از شاعر سيمين بهبهاني، زني که سخنانش جهان را به لرزه افکنده اند، حتي اگر از سفر او فراي مرزهاي ايران جلوگيري به عمل آمده است، پايان دهم: «اگر چه پيرم ولي هنوز مجال تعليم اگر بود/ جواني آغاز مي کنم کنار نوباوگان خويش/ حديث حب الوطن ز شوق بدان روش ساز مي کنم/ که جان شود هر کلام دل چون برگشايم دهان خويش.»
باشد که اين فصل جواني دو باره اي براي همه ايرانيان به ارمغان آورد- زماني که در آن يک فصل نو زاينده زندگي دوباره اي است. از شما سپاسگذارم. و عيد شما مبارک