"در دوران ننگين "کشف حجاب" رضاخاني که تمام امورات مملکت دست يک قلدر بي سواد بود"
بي سواد بودن يا نيودن رضا شاه رو ميشه از اقداماتش تشخيص داد. سواد فقط به خواندن و نوشتن نيست که.از اقدامات و اصلاحات رضا شاه ميشه فهميد که رضا شاه واقعن و نه ظاهرن بيسواد بود يا مقامات نظام شما. گرچه ايراد و کارهاي خطا هم رضا شاه زياد داشت ولي اين باعث نميشه که خودمون رو به نفهمي بزنيم و کارهاي درستش رو کتمان کنيم.چون در اينصورت در لجنزار حقيقت گريزي و حقيقت ستيزي گير کرده ايم. همان لجنزاري که نوچه هاي ولي فقيه و نظامش 30 اسل در آن دست و پا ميزنند
از ميان اصلاحات بزرگ رضا شاه مهمترين و سودمندترينشون همين کشف حجاب بود.
دار و دسته حجاب پرستان اين اقدام رضا شاه رو تحريف و به کشف حجاب ظاهري تقليل ميدند در صورتيکه هدف اصلي رضا شاه کشف حجاب در رفتار و دور ريختن افکار و عقايد مضحک حاکم بر زنان بود ولي عامل ترغيب زنان به دور ريختن اين افکار خود کوچک بين و خود جنس دوم بين و خود ناتوان بين و خود عورت بينانه زنان بوسيله کشف حجاب ظاهري آنها انجام گرفت.
چون حجاب دو جنبه طاهري و رفتاري داره. جنبه پوششي و ظاهريش همين پوششيست که حضرات اختراع کردند و جنبه رفتاريش حرکات و سکنات و حرف زدن و خنديدن و عدم اجتماع با نامحرم و راه رفتن و کلا خطوط قرمزي که حضور او در اجتماع رو کمرنگ ميکنه يا نامناسب ميدونه و محدوديت شديد و مانعي در راه زن هست. اين خطوط قرمز در حال حاضر توسط کمتر کسي کاملن رعايت ميشند حتي اگر اون افراد جزو افراطي ترين حجاب پرستها باشند و اون ادا و اصول زن به شدت محدود کني که نه از جانب اسلام بلکه طي قرون بعد، توسط مشتي مردسالار در قالبهاي مختلف حديث و روايت جعل و بر زنان تحميل شدند
اگر در زمان رضا شاه و کشف حجاب، زنها به دليل اينکه عقايد مرد سالارانه قرنها اونها رو مجبور به پارچه پيچ شدن و در پستو قايم شدن و بي تفاوت و بي اثر و منزوي بودن کرده بود ،تمايلي به برداشتن حجاب نداشتند،کم کم با اقدام ضربتي و مثبت رضا شاه در تشويق اونها به ابراز وجود و حضور در اجتماع و پاره کردن قيد و بندها و ارزش قائل شدن براي خود و از حالت منفعل در آمدن و گريختن از اسارت حجاب( از همه شکلش) ، به خود اومد و از لاکي که چند قرن براش ساخته بودند،بيرون اومد. چندين سال طول کشيد تا کم کم اون اقدام ضربتي اي که رضا شاه انجام داده بود،و با مقاومت روبرو ميشد، به پذيرش فکري (کنار اومدن با بيحجابي و از حالت تابو خارج شدنش)برسه و با گذر زمان بيشتر، به پذيرش عملي برسه يعني اين پذيرش فکري، به شکل عملي(بيحجابي) خودش رو نشون بده.(در آغاز،پذيرش عملي ِ اختياري ِ بيحجابي(يعني بيحجابي اختياري)، وجود نداشت يا خيلي کم بود).گذشت و گذشت، تا جاييکه چند دهه بعد،تقريبن تمام زنهاي اداره ها و سازمانها و دانشجويان و دانش آموزان،بيحجاب بر سر کار و مدرسشون ميرفتند.و هرچه زمان ميگذشت،اين موضوع در جامعه پذيرفته تر ميشد و نگاهها و واکنشهاي تعجب آميز به اون کمتر و کمتر ميشد. هدف اصلي اقدام رضا شاه در کشف حجاب ،کشف حجاب طاهري نبود بلکه شکستن فاصله اي بود که حجاب بين مردان و زنان انداخته بود و مانع حضور موثر و واقعي زنان در کنار مردان در اجتماع ميشد. چون اين نوع حجاب به راحتي از اذهان زنان پاک نميشد و شايد دهها سال طول ميکشيد که بتونند به مرحله که ظرف دو سه سال رضا شاه براشون به ارمغان آورد برسند، اقدام به برداشت حجاب ظاهري يعني اصليترين و تابوترين قسمت حجاب کرد.مانند فردي که بعلت سردي آب اکراه داره بدنش رو به آب سد استخر وارد کنه و خيلي طول ميشکه تا با آب سرد کنار بياد و بايد از پينجه پاش شروع کنه تا ذره ذره برسه بالاتر.ولي اگر اون رو در آب هلش بدند، يهو در معرض آب سرد قرار ميگيره و آب بازيش رو ميکنه و ازش لذت ميبره. رضا شاه مجبور بود با زنان اون دوره هم همينطور رفتار کنه و با شکست اصلي ترين قسمت حجاب که حجاب ظاهري و پوششي بود باعث شد که کاري رو که دهها سال با نصيحت کردن زنان ممکن بود بهش نرسه رو ظرف اندک مدتي زنان رو به اون برسونه و يکباره از بند افکاري که قرنها در شکل حجاب در رفتار و پوشش به اونهاستم کرده بود رها بکنه