سايتتون جالبه ممنون
اما براي مساله حجاب به نظرم ما با اشکالي ساختاري مواجهيم. همواره انسان با امکان هاي دوگانه خير و شر مواجه است و اين اختيار انسان است که يکي از اين امکان ها را بر مي گزيند. همانطور که در بحث چادر مطرح کرديدکه اگر شخص بتواند هم چادري باشد و هم غير چادري، در اين حالت است که انتخاب يا عدم انتخاب عقلاني و وابسته به انگيزه هاي دروني انجام مي شود و ارزشمند است. به نظر من براي حجاب در وضعيت کلي هم بايد به همين شکل باشد و اجبار بيروني که از طرف قوانين اعمال شود موجب افول انگيزه هاي دروني مي شود. البته مي پذيرم که علاوه بر اين که امري دروني و فردي باشد، وجه اجتماعي و بيروني ان نيز اهميت دارد اما به نظر مي رسد مشکل جامعه ما کاهش انگيزه هاي دروني است و اجبار موجب اکراه شده است.