• وبلاگ : ورود پسرا ممنوع
  • يادداشت : چه کسي ميخواهد “من و تو“ ما نشويم؟
  • نظرات : 10 خصوصي ، 68 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + داود 
    من نميدونم تو به چه جور کامنتي مي گي مباحثه و به چه نوعش مي گي مجادله يا چه تفاوتي اين دو با هم دارند... فقط يه جواب کوچولو به جوابيه ات بدم و اون اينکه اگر فردي روي خطوط قرمز شما ايستاده، اين موضوع تقصير اون فرد نيست بلکه تقصير شماست که خطوط قرمزتون آنقدر عريض و طويل و پرتعداد هست که فرد در معمولي ترين حالت و فشرده ترين حالت هم اگر بايسته، يه جايي از بدنش از خطوط قرمز شما رد ميشه...(به جاي بدن بگذاريد افکار و عقايد و رفتار و اظهار نظر، يا در نمونه فعلي بگذاريد برنامه هاي شبکه هاي ماهواره اي).... شما دقت کنيد که حتي با بعضي از برنامه صدا و سيماي خود جمهوري اسلامي هم مشکل داريد...حتي با چادر قهوه اي يه مجري چادري هم مشکل داريد(خانم آزاده نامداري رو ميگم...البته نميدونم تو هم با چادر رنگي پوشيدن اين فرد مشکل داشتي يا نه ولي شلوغ بازي هايي از جانب سايتهايي که من بهشون ميگم طالبان نيوز در اين مورد انجام گرفت ) ... خب خانم گرامي اينجوري که نميشه....اينها هر برنامه اي که بسازند شما باهش مخالفيد و مشکل داريد و به يه جاي شما و افکارتون و عقايدتون بر مي خوره... ببين فرض کن يه نفر در خانواده اي باشه که دايم و دم به دقيقه مشغول ايراد گرفتن باشه...آيا ايراد هاي اين فرد ديگه در گوش اعضاي خانواده نفوذ مي کنه و ايرادهاي اون رو مي شنود و بهش اعتنا مي کنند؟ خود به خود نمي شنود چرا؟چون گوششون از ايرادهاي اين فرد اشباع شده. ولي فرض کن يه نفر هميشه حرف مثبت و قشنگ و خوشبينانه بزنه....بعد روزي يه بار بياد يه ايرادي بر چيزي بگيره...خب همه گوش تيز مي کنند ببينند چي مي گه و مسلما از کنار ايراد اون سرسري و بي تفاوت رد نمي شندچرا؟ چون با خودشون مي گند کسي که همش داره خوب و مثبت ميگه اگر حالا داره بدي چيزي رو مي گه پس اون چيز حتما واقعا بد هست که اين فردِ با اين ويژگيها رو هم حتي به صدا در آورده...
    ***
    شما متاسفانه در گروه اول قرار داريد و شبيه همون فردي هستيد که به همه چيز گير مي ده و سر خصومت و دشمني و گريز داره....
    خب خواهر من اگر قرار بود که همه، برنامه هاي مطلوب نظر شما بسازند که برنامه هاشون نه حتي شبيه برنامه هاي کانالهاي معمولي همين صداسيماي جمهوري اسلامي بلکه شبيه برنامه هاي کانالي مثل شبکه قرآن يا شبکه هاي مذهبي ماهواره اي مي شد....(نميدونم البته با شبکه قرآن هم مشکلي داريد يا نه ولي فکر کنم اگر مشکلي هم داشته باشيد، مشکلتون خيلي کمتر باشه )....
    ***
    شما هم بايد ياد بگيريد که با همه چيز سر جنگ و مخالفت داشتن، فقط فردي رو که سر مخالفت و جنگ با همه چيز داره، تنها و منزوي مي کنه و موجب فاصله افتادن اتوماتيک بين مردم و افکار و تمايلاتش و نظارتش مي شه…
    شما همون لينکي که در مورد نظر "علما" در مور حجاب و حدود اون بود و عکس حلقه انگشتري و احکام مربوط به اون رو گذاشته بود در نظر بگير (که در اون مراجع حتي بر نمايان بودن حلقه ازدواج هم ايراد گرفته بودند. منم يه پست در وبلاگم در همون مورد گذاشتم به نام "اي زن چه بلايي")....
    خب چند درصد از زنان به اين فتاواي مراجع عمل مي کنند؟ يک دهم درصد هم نمي شود... حتي بين زنان بسيار مذهبي هم کمتر کسيست که بر اين فتوا وقعي بگذارد.... چون ميزان ممنوعيت و محدوديتي که براي زنان تراشيده اند غير معقول و بي حد و حصر هست.... اينجاست که فتاواي اين مراجع هست که منزويست و زنان بي اعتنا از کنارش رد مي شوند....و اين همان فاصله خود به خوديست که بين مردم و افکار و نظرات اين افراد ايجاد شده....
    قرار بود جواب کوچولو بدم ولي طولاني شد...ببخشاييد اگر خسته شديد
    پاسخ

    يک. اگرچه ميدونم که ميدوني فرق مجادله و مباحثه چيه ولي باز هم برات ميگم: مباحثه يعني گفتگوي منطقي و بدون حاشيه و توهين. ولي مجادله يعني گفتگوي غير منطقي همراه با توهين و تکبر و به حاشيه بردن بحث ............................ دو. درباره زياد بودن خطوط قرمز اسلام به اين مثال توجه کن: جاده اي رو در نظر بگير که ميره به سمت مقصدي خاص. مثلا از خوزستان گرم و خشک ميخواي بري سواحل زيباي مازندران. در مقابل جاده ي اصلي (صراط مستقيم)، صدها جاده ي خاکي و آسفالته فرعي وجود داره و البته هزاران تابلوي اخطاري (خطوط قرمز) که سر جاده اصلي نصب شدند تا مانع از سقوطت در دره ها بشن. کسي که نسبت به اين تابلوها بي تفاوت باشه و (بگه اي بابا! چقدر اين خطوط قرمز زيادند! هرجا بريم يه علامت گذاشتند!) و از مسير اصلي منحرف بشه، اگه شانس بياره که به اسفل السافلين دره سقوط نکنه، توي جاده هاي فرعي به بن بست ميرسه يا اگه بن بست نباشند گم‌راه ميشه و هرگز به مقصدش نخواهد رسيد ............................. سه. آرماني بودن و از اصول کوتاه نيامدن نه تنها باعث کاهش محبوبيت نميشه بلکه محبوبيت واقعي و ماندگار در گرو همين اصله. ائمه ي هدي عليهم السلام مصداق بارز اين ادعا هستند. ................................ چهار. اگر به بهانه ي عمل نکردن گروهي (هرچند اکثريت) به احکام و دستورات خدا، مدام از سر و ته دين بزنيم و معيار رو سليقه ي مردم زمانه قرار بديم نه خواست خدا، بايد تا الان چيزي از حقيقت دين باقي نمي ماند تا به دست ما برسه ................. مولانا در مثنوي، قصه ي مردي را مي آورد که به نزد دلاکي رفت تا نقش شير را بر بازوي او خالکوبي کند اما تا دلاک نيشتر برتن او زد فرياد او برآمد که «کجاي شير را خالکوبي مي کني ؟» دلاک پاسخ داد : «يال شير را» و مرد ناله کرد:«نمي شود شير ما يال نداشته باشد ؟!»دلاک پذيرفت که شير بي يالي را نقش کند اما همين داستان با دم و شکم شير نيز تکرار شد و دلاک بي طاقت شد و زبان به اعتراض گشود : شير بي يال و دم و اشکم که ديد ؟ * اين چنين شيري خدا کي آفريد ؟!