• وبلاگ : ورود پسرا ممنوع
  • يادداشت : «زمانه» عوض شده...
  • نظرات : 7 خصوصي ، 39 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رهگذر 
    رهبر شما يکي به ميخ و يکي به نعل مي کوبه.
    براي اينکه متوجه بشيد مشکل از شماست و نه از ديگران، بايد اين جمله رهبرتون که در همين لينک که گذاشتيد هست رو براتون بذارم
    " مي دانيد که من به طور طبيعي از جمله آدم هاي غرب ستيزم"
    کسي که با کل دنيا سر جنگ داشته باشه، نبايد اعتنايي به حرفهاش کرد...
    و مشکل از همين دسته بندي مبهم و نامفهوم و من درآوردي و مضحک شماست. موسيقي "مجاز و غير مجاز"... موسيقي "فاخر و غير فاخر"...موسيقي "متعالي و غير متعالي"، موسيقي "آموزنده و غير آموزنده"...
    چي و کي مشخص مي کنه که کدام موسيقي اين ويژگي رو داره و کدام نداره؟
    آيا آهنگهاي هايده و گوگوش و مهستي و داريوش و ابي و غيره، فاخرند و خوبند و بي اشکالند يا نه؟
    خب جواب شما فکر کنم منفي باشه... و همين پاسخ منفي شما اثبات مي کند که شما با موسيقي مشکل اساسي و نامعقول داريد...
    رهبرتان در اين مورد مي گه: "مسلماً آهنگ هايي که از آرشيو صدا و سيما بيرون مي آيد، حرام است."
    و مي دونيم که آهنگهاي آرشيو صدا و سيما که مربوط به قبل از انقلاب مي شه، آهنگهاي همين خواننده هاي زن و مردي رو شامل ميشه که الان اکثرا در لس آنجلس هستند.
    پس کسي که با اين آهنگها مشکل داشته باشه حسابش معلوم هست که چه تفکري در مورد موسيقي داره و حتما روضه خواندن رو موسيقي خوب مي دونه...
    نظر شما درباره آواز خواندن زن چيست؟ فکر کنم شما آواز خواندن زن رو هم مشکل دار مي دونيد و اين يعني عورت دانستن صداي زن.
    پس مشکل از افکار طالباني است... چون در افکار شما هيچ چيزي خوب نيست و با همه چيز مشکل داريد...
    و آيا رهبر شما به همين آهنگهايي که نام مجاز بر آن خورده هم گوش ميدهد؟!...
    و البته وقتي مي بينيد تمامي مردم به موسيقي گوش مي دهند و مخالفت کاملتان با موسيقي مساويست با اثبات انزواي افکارتان از جانب مردمي که همگي به موسيقي گوش مي دهند، سعي مي کنيد با گفتن حرفهاي مبهم، هم به ميخ بکوبيد و هم به نعل... ولي توجه داشته باشيد که اکثر مردم به همان آهنگهايي گوش مي دهند که لس آنجلسي هستند و از نظر رهبرتان مشکل دارد....

    پاسخ

    يک) مشکل شما اينه که سران متکبر چند کشور غربي رو به "کل دنيا" تعبير مي کنيد. ايران نه تنها با کل دنيا سر جنگ نداره بلکه ثابت کرده که مدافع حقوق تمام ملت هاست بلا استثناء. اگر خواستيد بگيد تا مثال بزنم. ........................... دو) دسته بندي موسيقي به عنواني که ذکر شد، هرگز مبهم و نامفهوم نيست و پارامترهاي دقيق آن در تعاليم و احکام اسلامي ذکر شده اند. براي کسي که ميخواد پاش رو از حريم الهي بيرون نذاره و در دايره رضايت الهي زندگي کنه، تشخيص موسيقي حلال از حرام به هيچ وجه مشکل نيست، فقط بايد مثل هر موضوع ديگري "کسب دانش" در اين زمينه کرد و از کارشناسان مربوطه راه تشخيص اين دو را پرسيد و فرا گرفت. ............................... سه) بديهي ست که ليست فواحشي که نام بردي، آهنگ هاشون در زمره ي موسيقي حرام هستند. حالا شما بر چه اساسي با اين گزاره اثبات کردي که ما با کل موسيقي مشکل داريم، خدا ميدونه! ..................... چهار) خير. ما به روضه خوندن نميگيم موسيقي خوب! ......... اگر تعصبي و مغرضانه سخنان رهبري رو نمي خوندي مي ديدي که ايشون به عنوان يک فقيه شيعه، اين سخنان رو بعد از گوش دادن به اجراي چند قطعه موسيقي از خواننده هاي مشهور کشورمون ايراد کردند. .................... کاش نقل قولي رو که ذکر کرديد تقطيع نمي کرديد. کل پاراگراف اينه: "مي دانيد که من به طور طبيعي از جمله آدم هاي غرب ستيزم. چنانکه هيچ ويژگي غرب، مرا مبهوت و مجذوب نمي کند. در عين حال، ويژگي هاي مثبت غرب را از روي محاسبه، تأييد مي کنم. يکي از آن ويژگي ها، مقوله موسيقي است. درست است که در غرب، موسيقي هاي منحط وجود دارد. اما در همان نقطه از جهان، از دير باز موسيقي هاي آموزنده و معنا دار هم بوده است؛ موسيقي اي که براي گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، مي تواند بليت تهيه کند، در سالن اجراي کنسرت بنشيند و ساعتي، از آن لذت ببرد. در غرب موسيقي هايي که گاهي يک ملت را نجات داده و گاهي يک مجموعه فکري را به سمت صحيح هدايت کرده، کم نبوده است." ................................ پنج) ملاک حق و باطل، "اکثريت" نيست. حتي اگر تمام مردم هم به موسيقي هاي به قول شما لس آنجلسي گوش بدهند حکم خدا تغيير نميکنه. در حديث شريف نبوي از امام صادق سلام(ع)نقل شده است كه فرمود: حلال محمد(ص) هميشه تا روز قيامت حلال است و حرامش هميشه تا روز قيامت حرام؛ غير حكم او حكمى نيست و جز او پيغمبرى نيايد... ( كافي، ج‏1، ص 59)