يک: اين گفتگو تا زماني مفيده كه در جاده ي "منطق" باشه. چه خوبه هر جا ديديم کسي حرف حقي ميزنه "مردونه" بپذيريم، نه اينکه "شيطنت آميزانه" راه فرار پيدا کنيم و بحث رو منحرف کنيم!! روايت فتح، مربوط به سيماست نه سينما!! لطفا خلط مبحث نکن! ....................... دو: در مورد سيما، يکبار از فوران فيلم هي سينمايي خارجي نوروز اعتراض مي کني و يه بار ادعا داري فقط روايت فتح، دوست دارند پخش کنند!! تسليت ميگم. تناقضش خيلي مفتضحه!!! ..................... سه: يا قبول کن که اشتراک "ميل به خوب بودن" با جمله هاي قبليت يعني "اشتراک عقايد" و "اشتراک نوع زندگي" متفاوته و اونا اشتباه بودن، يا برگرد و از اونا دفاع کن! ...................... در ضمن، آيا ميشه گفت چون همه "ميل به خوبي" دارند پس همه ي کارهاي همه، خوب هستند؟!! پس نقش "هوي و هوس" و "وسوسه هاي شيطاني" چي ميشه؟ ...... "فطرت خوب" دليل خوب بودن همه ي کارها و در نتيجه جواز تماشاي ماهواره نيست. ......................... چهار: جمله ي آخريت بيشتر شايسته ي خنديدنه تا شايسته ي جواب دادن!!! ...... ولي عيبي نداره اينم جواب ميدم: شما ميگيد آدم بايد براي پي بردن به مضر بودن يک پديده حتماً يا اونو "ببينه" يا "پيامبر باشه"!!! ... شما باز هم نقش تفکر و استدلالات عقلي رو نديده گرفتيد. ......................... و در آخر اينکه: ان شاءالله بزودي استدلالات مضر بودن ماهواره، در يک مطلب جداگانه در وبلاگم منتشر خواهد شد.