چرا اصرار داري چيزي رو القا كني كه وجود نداره؟! من كي گفتم اگه نظرت با من مخالف بود تو مسلمون نيستي؟!! بلكه ميگم در هر مسئله اي (مثلا حجاب) امكان نداره همزمان، دو نظر مخالف ، هر دو درست باشند. يراي ادعام هم مثالي آوردم که ظاهرا شما اونو نديدين! ..................... در مورد ادعاي تاريخي شما مبني بر تدريجي شدن اجبار حجاب در کشور، بر فرض قبول ادعاي شما، کي گفته بايد هميشه در جا زد؟ چه عيبي داره اگه يه کشور تکامل پيدا کنه و رو به کمال بره؟ گيرم که عده اي هم بخاطر عادت به فرهنگ طاغوت، تظاهراتي هم کرده باشند. آيا نظر اونا مساوي ست با نظر اقيانوس ملت مطيع امام؟ شما که اينقدر دم از جامع نگري ميزند لطفا راهپيمايي هاي عظيم مردم با حجاب هم ببين. ..................... سه: قانون مجازات اسلامي، برگرفته و منطبق با قانون اساسيه. و قانون اساسي با راي اکثريت قاطع مردم به تصويب رسيده. آيا در اين شکي داري؟ ................... چهار: اگه آمار شيعيان کشورهايي مثل لبنان و مالزي رو داشته باشي ديگه هيچوقت بزرگترين کشور شيعي جهان رو با اونا مقايسه نمي کني. دوست عزيز هيچ ميدونستي تعداد شيعيان لبنان حداکثر حدود سي و سه درصد مردم اين کشوره؟! هيچ ميدونستي که سالهاست عملا تمام امورات کشور لبنان به دست ماروني ها مي چرخه؟ هيچ خاطرات شهيد چمران رو درباره مظلوميت شيعيان در لبنان خوندي؟ ........... درباره مالزي چطور؟ آيا ميدونستي که جمعيت شيعيانش کمتر از پنجاه هزار نفره؟ اونوقت اينا رو مقايسه ميکني با تنها حکومت شيعي جهان؟ آره اونا هم مسلمونند اما هيچ گاه نه مردمش و نه مسئولينش ادعا ندارند که کشورشون "کشور امام زمانه". اونا هم مسلمونند ولي هيچ کشوري سيصد هزار شهيد در راه اجراي احکام اسلامي نداده. اون هم شهدايي که اکثريت قريب به اتفاقشون در وصيت نامه هاشون به دو چيز خيلي تاکيد داشتند: يکي پيروي از ولايت فقيه و ديگري حفظ حجاب. ............. برام جالبه، جوانان شيعه ي لبنان، ايران رو الگوي خودشون قرار داده اند و از اسم حزب و پرچمشون گرفته تا شيوه هاي دفاعي و ساخت سلاح ها و مد شدن چادرهاي ايراني و هزارتا نکته ي ريز و درشت ديگه، واو به واو از ايران الگوگيري مي کنن؛ اونوقت چندتا ايراني خود کم بين (منظورم شما تنها نيستين) ميخوان از لبنان هزار فرقه که سالهاست تحت نفوذ اطلاعاتي صهيونيست هاست کپي برداري کنند! ................... در پايان، يک سوال: با توجه به پاراگراف يکي مونده به آخريتون، آيا بين "الزام" و "اجبار" فرقي هست که شما يکي رو مي پذيري و يکي رو نه؟!!! يا شايد هم منظورتون اينه که حجاب رو چه الزامي باشه و چه اجباري! قبول ندارم. که در اين صورت ادعاتون مبني بر پذيرش "تمام" دستورات اسلامي، خدشه دار ميشه!