عليکم السلام
به راستي اگر اتحاد با مخالفين، اينقدر مورد تحسين و تمجيد است چرا امام حسين عليه السلام، تنها راه را قيام بر ضد ظلم و ناآگاهي و ناداني، دانسته اند؟ به نظر بنده اينکه مسائل را از جنبه هايي بنگريم که فقط به نفع خودمان باشد کار صحيحي نيست.مصادره به مطلوب کردن وقايع تاريخي شايسته نيست. از طرفي خودتون فرموديد که تبري يکي از مشخصه هاي دين ماست. پس اگه فقط همه چيز را ممدوح ببينيم و از فروع دينمان، تبري را حذف کنيم و فقط راه تولي را در پيش بگيريم بدعت بزرگي را بنيان نهاده ايم. وانگهي شيعه بودن يعني راه حضرت علي و حضرت زهرا عليهما سلام را مشايعت نمودن. بنده مماشات و مداهنه با خلفا را در رفتار و منش ايشان نشنيده ام. مگر حضرت صديقه طاهره در آخرين لحظات عمرشان روي شان را از اين افراد برنگرداندند. چرا صديقه اطهر (س) خواستند که شبانه و مخفيانه به خاک سپرده شوند. چون راههاي تبليغاتي دشمن آنقدر وسيع و فضا آنقدر بسته بود که تنها راه اعلام برائت را در اين واکنشها ميديدند. همچنين درباره اينکه چون نامي از افراد در قرآن نيامده، ما هم نامي نبريم يک استدلال بي پايه است.( وضوحش آنقدر مبرهن است که نيازي به تفصيل نمي بينم). ادامه دارد