سلام . اره راس ميگي واقعا درد اور وقتي ادم ميبينه که يه خانم اينطوري زير مشت و لگد چند تا مرد خبيث و اوباش افتاده . من هرگز اد خبري را که توي دادگاه المان خانمم مروه شرويني را با مظلوميت تمام کشتند فراموش نميکنم. همين الان هم چشمهايم اشک الود است براي ان ماجرا حقيقتا دلم ميسوزد واتش ميگيرد. چه بگويم دلم خيلي گرفته است. اي کاش جنگ بود و ميرفتم و با تمام اين حيوانات خون خوار ميجنگيدم و مظلومان جهان را از سني و شيعه و مسيحي و و... ازاد ميکرم. اما چه منيم که دستمان بسته است و ناموس شيعه را به غارت ميبرند . هيچ وقت زنان بسني را فراموش نميکنم که چقدر مورد تجاوز صربهاي جنايتکار قرار گرفتند و يا...... . راستي خانمه...؟... من هم با اين وضع فاجعه بار حجاب به ستوه امده ام و هر وقت به خيابان ميروم برايم عذاب اور است. با انکه خيلي هم متدين نيستم. اما زجر ميکشم از ان فشاري که بر من وارد ميشود. اما ميخواهم بگوييم بنده تا حدودي هم حق ميدهم به اينها. وقتي جوان سر وقتش ازدواج نکرد اين ميشود نتيجه اش مگر تا کي ميتوان دوري از جنس مخالف را تحمل کرد؟ انسان بالاخره يک جاي ميبرد. من خانمها را ميشناسم که مومن هستند و وبلاگهاي مذهبي دارند و کلا ادم مذهبي هستن اما بر اثر فشار اطفي و ان نياز جسمي خود ديگر تحمل دوري از نامحرم را ندارن. من يقين دارم که انها متدين هستند اما ديگر صبرشان لبريز شده. متاسفانه فرهنگ پايين خانواده ها در اينکه فرزندانشان را بايد سريع همسر بدهند عامل اين مسايل است. و البته سخت گيري خود خانمها در امر ازدواج و توقعات بالايشان. حرف زياد است و زمان و مکان کم