کامنت طولاني شما، علي رغم ظاهر علمي و مستدلي که داره، متاسفانه سفسطه اي بيش نيست! چون پايه و فونداسيون اون، چندتا "پيشفرض" اشتباه هستند که اونا رو خدمتتون عرض مي کنم. و روشنه که در هر مساله اي پيشفرض غلط، منجر به نتيجه گيري غلط هم خواهد شد .............................. 1. اولين پبشفرض اشتباه شما اينه که "تمام" رفتارهاي انسان رو نتيجه و نشانگر "عقايدش" دونستيد. و اين درست نيست. بعضي از رفتارهاي انسان، تحت تاثير محيط اطراف است و با اينکه شخص به اون کارها اعتقادي نداره و حتي به اشتباه بودنشون هم آگاهه، ولي به خاطر چشم و هم چشمي، يا ترس از مسخره شدن و ... به اون کارا تن ميده. استاد پناهيان در يکي از سخنراني هاش ميگه: "ترسيدن از مسخره شدن عامل بسياري از بي‌ديني‌ها است. مراقبت کنيم که به دليل ترس از مسخره شدن، قسمتي از دين را كنار نگذاريم. قرآن مي‌فرمايد: يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُن(يس/30) ؛ تمام انبياء الهي مورد تمسخر واقع شده‌اند. در يك نظرسنجي كه در مورد انگيزه كم رنگ شدن حجاب در دانشكده‌اي برگزار شده بود، 70 درصد از كسانيكه حجاب آن‌ها در دانشگاه كمتر شده است، علت آن را ترس از مسخره شدن اعلام كرده‌اند. اشتياق به گناه يا ميل به شهوتراني در بسياري از موارد عامل بي‌ديني نيست، بلكه غالباً ترس از تمسخر عامل بسياري از بي‌ديني‌ها در جامعه است." .............................. 2. در مورد اين حرفتون که "روانشناساي آمريکايي خيلي فعال بودن و تقريبا مي تونن هر عقيده اي رو در هر جامعه اي بسازن" فقط به اين جمله ي نغز شهيد آويني اشاره مي کنم: "براي انسان محال است که به شيطان « ايمان » بياورد؛ او « فريب » شيطان را مي خورد و در اين معنا سرّي عظيم نهفته است که اهل فريب در نمي يابند." ........................... 3. گفتيد: "زن ها عموما استدلال پذير نيستند" اينم از اون حرفاست! درسته که جنبه ي "عاطفي" زنان نسبت به مردان بيشتره. اما اينکه اونا رو موجوداتي استدلال ناپذير و تماماً احساساتي بدونيم، اوج بي انصافيست. بسياري از کساني رو که قبلا بدحجاب بوده اند و بعدا باحجاب شده اند مي شناسم که فقط به خاطر استدلالات و منطق قوي "حجاب" اونو اختيار کردن ............................. 4. اشتباه ترين پيشفرض شما اينه که گفتيد "جامعه اسلامي جامعه اي هست که مردم نه به صورت شناسنامه اي بلکه با فهم و درک خودشون اسلامو انتخاب کردن که با اين تعريف جامعه ي ما نمي تونه اسلامي باشه". عجبا!!! ... من نميدونم ديگه ملت ايران چيکار بايد بکنند که بعضي ها بپذيرند که اين مردم، خودشون اسلامو انتخاب کردند. براي قيام مشروطه، مردم دنبال کي راه افتادند؟ غير از "علماي اسلام" ؟؟؟ ............. سي سال پيش دنبال کي راه افتادند و عليه ديکتاتوري شاه قيام کردند؟ غير از يک روحاني اسلامي؟؟؟ آيا کسي اونا رو مجبور کرده بود که شعار استقلال آزادي جمهوري "اسلامي" سر بدن؟؟؟ .................. آيا کسي اونا رو مجبور کرد که هشت سال تمام براي حفظ حکومت "اسلامي" بيش از دويست هزار شهيد بدهند؟؟؟ آيا تا کنون وصيت نامه ي اين شهدا رو خونده اي که معناي حقيقي "فهم و درک" رو درک کرده باشي؟! ....................... آيا اگر مردم، خودشون اسلام و حکومت اسلامي رو انتخاب نکرده بودند، بيش از سي سال "تحميل تحريم" هاي اقتصادي غرب عليه اين حکومت، رو تحمل مي کردند؟ به قول شهيد آويني "مَشک رنجهاي انقلاب را به دندان کشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم اما رهايش نکرده‌ايم." .................... دوست عزيز، اگر ملتي نسل اندر نسل مسلمان بود، اين از افتخاراتشه، و دليل نميشه که بگيم چون مسلمان شناسنامه اي هستند پس حتما بي فهم و درک هستند!! چون هميشه در جاده ي تاريخ، در مقاطعي دوراهي هايي پيش ميان که يک نسل ميتونه مسير گذشته شو تغيير بده. اما ملت ايران همواره بر صراط مستقيم اسلام ناب شيعي، استوار بوده و ان‌شاءالله خواهد بود. ......................... حرفاتون اشتباهات ديگه اي هم داشت که بخاطر کمبود وقت و طولاني تر نشدن کامنت، ازشون صرف نظر مي کنم.