اگه دستم به نويسنده وبلاگ برسه ،،،،،،، يک ماچ آبداري بهش بکنم که هرکي ببينه فکر کنه دوش گرفته ( علي الحساب اينو داشته باش تا بعدا )

خيلي دمت گرم دختر شير مامنت حلالت

بابا بسيجي بابا جواب بابا هلو بابا آلبالوي تازه

چاکرخاتيم باحال الهويه

شما که مل اينکه کلا کوريد!! اين همه بيکاري فقر اعتياد بدبختي ...واقعا نميبينيد.

سطحي نگري يعني : حافظ قرآن بودن را ( به تنهايي) ملاک راستي و حقانيت بدانيم.

پيامبر اکرم(ص) :

ربّ تالٍ لِلقرآنِ وَ القرآنُ يلعنُه:

چه بسا قاريان قرآني که قرآن آنها را لعنت ميکند.

اولا " جناب و جنابعالي" مختص آقايون نيست و گاهي در مورد خانمها هم استفاده ميشه! و صرفا برا احترامه نه تشخيص هويت و جنسيت.

در ثاني: خدا بر همه چيز اعلم از ما انسانهاي نادان است.

آيا اگه کسي در اثر برخورد يک شيئ کوچک با چشمش نابينا شود ميتواند اعتراض کند که چرا فقط بخاطر يک مورد کوچک و تنها با يک ضربه، مادام العمر نابينا ميشود؟ گاهي برخي اعمال آنقدر عظيم است که تمام سرمايه هاي معنوي انسان را ( البته اگه داشته باشد) زير سؤال مي بَرَد. همين و بس

واي بر آدمهاي سطحي نگر

اين در جواب دوستاني بود كه حرفهاي منو به صورت سطحي نگاه ميكنن؟؟

عايشه بده چون با امام علي بد بود؟اين ميتونه تنها دليل بد بودن عايشه باشه؟

من نگفتم اولين زن مسلمان گفتم اولين زن مسلمان حافظ كل قران

عايشه خوبي كم نداشت كه بدياشو فقط ذكر كنيد،بعد گاهي خوندن زندگينامه يه فرد ميتونه دليل اينهمه كينه عايشه نسبت به امام علي و حضرت فاطمه رودونست

بعد زمان پيامبر هم عايشه نسبت به علي و فاطمه همين حس رو داشت و همه ميدانستند و آگاه بودند پس چرا پيامبر اينقدر به عايشه علاقه نشون ميدادند.

بگذريم بحث واقعي ما عايشه نبود كه بحث رو منحرف كنيم

اما من هميشه خوبي و بدي افرادو كنار هم ميگذارم و درموردش قضاوت ميكنم يعني سعي ميكنم اينطور باشه

بعد دوستان من خانوم هستم نه آقا

بادرود

جناب"داوود" که خيلي بيراهه رفتن و صحبتهاي شما درست ، اما نکته اي که قابل ذکر هست اينکه:

اين آيت الله خميني نبود که انقلاب رو به پيروزي رسوند ، بلکه خواست مردم بود و همچنين تلاش مردم از جمله مردمي که همين جمهوري اسلامي همون روزهاي اول انقلاب خيلي هاشون رو اعدام کرد ، و علت اينکه سلاحهاي پهلوي نتونست کمکش کنه اينه که استفاده کنندگان از سلاحها کساني بودند که اينقدر مردانگي در وجودشون بود که اين سلاحها رو عليه ملت خودشون استفاده نکنن

از جمله اين مردا شهيد صياد شيرازي ، کلاهدوز ، کشوري ، شيرودي ، آبشناسان و ... بود

و در جنگ هم همچين دست خالي نبوديم ، به لطف خريدهاي تسليحاتي پهلوي سلاح خوب کم نداشتيم و اگر خيانت بني صدر و بي کفايتي بعضي از مسوولين در حمايت از بني صدر نبود چه بسا همون چند ماه اول جنگ درس فراموش نشدني به صدام داده ميشد

ولي بازهم نميشه روي حقيقت پا گذاشت ، به قول نظامي ها روحيه 70درصد قواست و عزم و اراده يک سرباز در صدر تمام امکاناتش هست

برقرار باشيد و بردوام

جانا سخن از زبان ما ميگويي! پس اگه در مراسم عمومي و خصوصي، اين شخص و امثالهم را لعن کنيم مانعي ندارد؟ چون اتهامي وارد نمي کنيم بلکه بر اساس واقعيات تاريخي ( که حتما شما هم اوصاف اين افراد را خوانده يا شنيده ايد) ودستور قرآن و ائمه اطهار عمل کرده ايم. عين سخن ايشان: «... از جمله اتهام‌زني به همسر پيامبر اسلام (عايشه) حرام است... » لذا اگه اتهام نزنيم و واقعيات را بگيم مشکلي نيست. خدا را شکر که اين موضوع با مباحثه به اين نتيجه نيکو رسيد و اين نشان از درايت فتوا دهنده است که کلمات را دقيق انتخاب نموده اند.

از طرفي بنده شما را به خاطر اعتقادات ارزشمندتون تحسين ميکنم.همينکه درد جامعه را شناخته ايد و به مسئله خطير حجاب مي پردازيد، برايتان قوت و قدرت در مسيري که انتخاب نموده ايد از پروردگار متعال خواستارم. پرسشها نبايد باعث ايجاد شکاف و دشمني ميان ما گردد. پرسش حق هر انسانيست. التماس دعاي فرج

ربّ تالٍ لِلقرآنِ وَ القرآنُ يلعنُه:

چه بسا قاريان قرآني که قرآن آنها را لعنت ميکند. حفظ و قرائت قرآن به تنهايي شرافت نمي آوَرَد. گرچه سندي براي حرفتان نياورديد اما بدانيد که: اولين زن مسلمان حضرت خديجه هستند و چه بسيار دانشمنداني که در قعر جهنم اند. ( مثل بلعم باعورا: به قرآن رجوع کنيد) خطيب و سخنور بودن هم دليل حقانيت نيست.

جنگ افروزي عائشه عليه مولا علي عليه السلام
به اتفاق مورخين عائشه از کساني بود که شعله جنگ جمل را روشن کرد. و در آن جنگ همراه با طلحه و زبير شرکت داشت. مولا علي عليه السلام قبل از شروع جنگ آنها را نصيحت کردند تا از تصميم خود دست بردارند. ولي عائشه در تصميم خود محکم بود. و دشمني خود را با علي عليه السلام به بالاترين حد رساند و اعلان جنگ عليه امام زمان خود مولا علي عليه السلام را صادر کرد. و صد ها نفر را به کشتن داد.
سوال بنده از محبين عائشه اين است که اعلان جنگ عليه مولا علي عليه اسلام که تمامي مورخين در آن اتفاق کرده اند اگر نشانه دشمني عائشه به علي عليه السلام نيست نشانه چيست ؟ شادي بي حد و حصر عائشه پس از شهادت مولا علي عليه السلام
وقتي خبر شهادت علي عليه اسلام به گوش عائشه رسيد سجده شکري به جاي آورد و اظهار سرور و شادي نمود و از وجد و خوشحالي اين شعر را بر زبان راند:
"علي برفت و ديگر براي وي بازگشتي نيست. با درگذشت وي آنچنان در دردل خود احساس شادي و سرور نمودم که خانواده مسافر از برگشتن مسافر عزيزش احساس سرور مي کند. آري با رفتن علي چشم من روشن گرديد. "1 شعر عائشه در مدح قاتل علي عليه السلام عائشه که اين اشعار را به پايان رسانيد سپس پرسيد: قاتل علي کيست؟ گفتند: مردي از قبيله مراد.
عايشه شعري خواند که مضمون آن چنين است:"او (علي) اگر چه در موقع مرگ از ما دور بود ولي زنده باد جواني که مژده مرگ او را به ما داد و مسررمان ساخت. "گفتار عائشه به گوش زينب دختر ام سلمه رسيد بر عائشه اعتراض کرد و گفت: عائشه! آيا درباره علي اين چنين سخن مي گوئي و خبر کشتن او را براي خود وسيله سرور مي داني؟ ا لعلي تقولين هذا ؟
عائشه به عنوان عذر خواهي گفت: من ديگر فراموش کار شده ام هروقت مطلبي را فراموش کردم تذکر دهيد. 2و به يمن اين ماجرا، اسم غلام خود را به عبد الرحمن ( که هم نام ملج است) تغيير داد که با آوردن نام وي ياد اين واقعه بيفتد!
اسناد:
1-فالقت عصاها واستقر بها النوي....کما قر عينا بالاياب المسافر
فان يک نائبا فلقد نعاه.....غلام ليس في فيه التراب
2-طبري ?/?? -- طبقات ?/?? -- مقاتل الطالبين ?? -- کامل ابن اثير ?/???
3-مازال اهداء القصائد بيننا .......باسم الصديق و کثره الالقاب.

جنگ افروزي عائشه عليه مولا علي عليه السلام
به اتفاق مورخين عائشه از کساني بود که شعله جنگ جمل را روشن کرد. و در آن جنگ همراه با طلحه و زبير شرکت داشت. مولا علي عليه السلام قبل از شروع جنگ آنها را نصيحت کردند تا از تصميم خود دست بردارند. ولي عائشه در تصميم خود محکم بود. و دشمني خود را با علي عليه السلام به بالاترين حد رساند و اعلان جنگ عليه امام زمان خود مولا علي عليه السلام را صادر کرد. و صد ها نفر را به کشتن داد.
سوال بنده از محبين عائشه اين است که اعلان جنگ عليه مولا علي عليه اسلام که تمامي مورخين در آن اتفاق کرده اند اگر نشانه دشمني عائشه به علي عليه السلام نيست نشانه چيست ؟ شادي بي حد و حصر عائشه پس از شهادت مولا علي عليه السلام
وقتي خبر شهادت علي عليه اسلام به گوش عائشه رسيد سجده شکري به جاي آورد و اظهار سرور و شادي نمود و از وجد و خوشحالي اين شعر را بر زبان راند:
"علي برفت و ديگر براي وي بازگشتي نيست. با درگذشت وي آنچنان در دردل خود احساس شادي و سرور نمودم که خانواده مسافر از برگشتن مسافر عزيزش احساس سرور مي کند. آري با رفتن علي چشم من روشن گرديد. "1 شعر عائشه در مدح قاتل علي عليه السلام عائشه که اين اشعار را به پايان رسانيد سپس پرسيد: قاتل علي کيست؟ گفتند: مردي از قبيله مراد.
عايشه شعري خواند که مضمون آن چنين است:"او (علي) اگر چه در موقع مرگ از ما دور بود ولي زنده باد جواني که مژده مرگ او را به ما داد و مسررمان ساخت. "گفتار عائشه به گوش زينب دختر ام سلمه رسيد بر عائشه اعتراض کرد و گفت: عائشه! آيا درباره علي اين چنين سخن مي گوئي و خبر کشتن او را براي خود وسيله سرور مي داني؟ ا لعلي تقولين هذا ؟
عائشه به عنوان عذر خواهي گفت: من ديگر فراموش کار شده ام هروقت مطلبي را فراموش کردم تذکر دهيد. 2و به يمن اين ماجرا، اسم غلام خود را به عبد الرحمن ( که هم نام ملج است) تغيير داد که با آوردن نام وي ياد اين واقعه بيفتد!بنا به نقل ابوالفرج پس از اين گفتگو عائشه در پاسخ زينب شعري بدين مضمون خواند:"در ميان ما نيز معمول بود که دوستان را با القاب و اوصاف فراوان تعريف و تمجيد مي نموديم در مدح آنان قصائد و اشعار مي سروديم. ولي آن دوران گذشت و آن زمان سپري شد و ديگر مدح و تعريف تو درباره آنان به صداي مگس مي ماند که کوچکترين اثر و سودي ندارد. " 3منظور عائشه اين بود که با کشته شدن علي عليه السلام دوران مدح و تعريف وي نيز سپري گرديد!!!

-----------------------------------------
اسناد:
1-فالقت عصاها واستقر بها النوي....کما قر عينا بالاياب المسافر
فان يک نائبا فلقد نعاه.....غلام ليس في فيه التراب
2-طبري ?/?? -- طبقات ?/?? -- مقاتل الطالبين ?? -- کامل ابن اثير ?/???
3-مازال اهداء القصائد بيننا .......باسم الصديق و کثره الالقاب.

بازم درود

تعصب كوركورانه رو در مواردي ديدم كه كارهايي كه تو اين نظام انجام شده رو ميبيبنيد و بزرگش ميكنيد اما بقيه رو نه

خواهر من ،من هرگز منكر دانش هسته اي و ارزش اون نيستم نه،هرگز و به عنوان يك ايراني به خود ميبالم

اما حرف من بر سر اين موضوع بود كه كم شدن كپر نشيني و .......موارد با گذشت زمان و پيشرفت صنعت در كشورها ايجاد ميشه

اينكه ما ادعا كنيم الان بيشتر شهرهاي ايران برق داره اما زمان پهلوي نداشت،با يه حساب سرانگشتي هم ميتونيم متوجه بشيم كه اگه با سرعت مورچه اي هم پيشرفت ميكرديم بايد شهرها و روستاهامون برقدار ميشدن

آجي من شما ميدونيد باج و باج خواري و باج گيري در ادارات دولتي ما داره به صورت سرسام آوري بالا ميره،خبر داريد روئساي ادارات هم دارن باج ميگيرن،خبر داريد يك يكي و پشت سر هم داره اختلاص ميلياري روساي بانكامون لو ميره

اينا رو گفتم بدونيد وضع كشورمون بد نيست بيشتر پول كشورمونو دارن ميدزدن،اونم خودمون از خودمون

ميدونيد پالايشگاه عسلويه رو به تعطيليه؟؟ميدونيد تو اين چند سال اخير چرا كاراي پيمانكاري زياد شد يه هو؟چون نميتونستيم پالايشگاه بسازيم انداختيمش تو ساختن جاده و تونلو........

ميدونيد ذخيره گازي مشترك با اماراتمونو ما اصلا و تقريبا به صورت خيلي كم ازش برداشت ميكنيم؟ميدونيد چرا؟چون توان برداشت از اين ذخيره رو نداريم چون امكاناتشو نداريم و امارات چون زياد برداشته از اين منبع،گاز هم يه سيال و به اون سمت حركت كرده(سمت امارات) و در نام ما با اونا مشتركيم

خواهر من زياد نميشه گفت همه چي خوبه،داريم پيشرفت ميكنيم حرفي توش نيست اما.............بگذريم اين قصه سر دراز دارد

.............................................................................

بعد در پاسخ به كامنت يكي از دوستان در مورد عايشه:

1_عايشه اولين زن مسلمان بود كه قرانو از برداشت

2-در زمانخودش يك زن دانشمند عرب حساب ميشد

3-زني بسيار خوش سخن بوده

4-خيلي از زنان غيرمسلمان و يهودي رو مسلمان كرده بود

5-و زن مورد علاقه پيامبر بوده

6-لطف كنيد بر اساس گفته هاي كتاب بينش راهنمايي و دبيرستانتون در مورد عايشه نظر نديد

ممنون

چگونه است که ايشان را ولي امر خود ميدانيد ولي از جزئيات فتوايشان بي خبريد؟ جنابعالي با يک جستجوي ساده در منابع معتبر اينترنتي، متوجه خواهيد شد. به هر جهت بنده عين متن فتوا را مي آورم : حضرت آيت ا... خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي چنين فتوا ميدهد: (اهانت به نمادهاي برادران اهل سنت از جمله اتهام‌زني به همسر پيامبر اسلام (عايشه) حرام است. اين موضوع شامل زنان همه پيامبران و به ويژه سيدالانبياء پيامبر اعظم حضرت محمد(ص) مي‌شود.)پس خواندن سوره تحريم، تحريم شده است! !!!!! منابع: 1.خبر آنلاين 23 مهر89// 2.شبکه خبري تابناک 3. عصرايران؛ تاريخ انتشار: ??:?? ????/?/?? ؛ کد خبر: 69732 و ..... // بگذاريد راحتتان کنم: تا وقتي که ما شيعيان، خودمان بر سر مسائل جزئي و کلي چه مسائل ديني و چه مسائل سياسي و حکومتي دچار تفرقه ايم و به راحتي از متهم کردن يکديگر ابايي نداريم، تنها ولي امر بر حقمان حضرت صاحب العصر و الزمان (عج) مشکل گشا خواهند بود. و السلام عليکم.

ادامه از قبل: قرآن عظيم، کتاب تاريخي نيست، مفاهيم کلي را بيان مي فرمايد و ما را به کنجکاوي وا ميدارد که خودمان در جستجوي مصاديق باشيم. حضرت محمد مصطفي(ص) در حديث ايذاء فرمودند: « فاطمه بضعه مني، فمن آذاها فقد آذاني... » و در آيه 57 سوره احزاب : « ان الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله ... ». ما چگونه ميتوانيم بي تفاوت از کنار اينهمه مفاهيم مهم بگذريم؟ شما فرموديد مگه ما دنباله رو و شيعه ايشون نيستيم که بايد عرض کنم: انشاء الله که باشيـــــــم. و يک مسئله خيلي مهم: شما تصور ميکنيد کسانيکه ولايت حضرت علي (ع) را قبول ندارند، نا آگاهند؟

واقعاً چنين فکر ميکنيد؟؟؟!!! براي پاسخ ميتوانيد به آيه 14 سوره نمل مراجعه کنيد.( و جحدوا بها و استيقنتها انفسهم ظلماً و علواً)

اگه چنين است پس تمام جنايتکاران و ظالمان، نا آگاهند! لذا آمريکا و اسراييل هم ناآگاهند!

نتيجه: ايشان که آگاه نخواهند شد. پس بايد با راههاي مسالمت آميز برخورد نمود! ( محال عقلي)

و چه ظلمي بالاتر از غصب خلافت؟

و نيز: به چه دليل توهين به تمام زنان پيامبران(ع)، تحريم شده است؟ مگر نه اينکه در قرآن کريم،« سوره تحريم » زن نوح و لوط ، مشخصاً مورد نکوهش واقع شده اند؟( اينهم اشاره صريح در قرآن مبين)

در راه اعتلاي حقايق اسلام و قرآن، موفق و پايدار باشيد.

عليکم السلام

به راستي اگر اتحاد با مخالفين، اينقدر مورد تحسين و تمجيد است چرا امام حسين عليه السلام، تنها راه را قيام بر ضد ظلم و ناآگاهي و ناداني، دانسته اند؟ به نظر بنده اينکه مسائل را از جنبه هايي بنگريم که فقط به نفع خودمان باشد کار صحيحي نيست.مصادره به مطلوب کردن وقايع تاريخي شايسته نيست. از طرفي خودتون فرموديد که تبري يکي از مشخصه هاي دين ماست. پس اگه فقط همه چيز را ممدوح ببينيم و از فروع دينمان، تبري را حذف کنيم و فقط راه تولي را در پيش بگيريم بدعت بزرگي را بنيان نهاده ايم. وانگهي شيعه بودن يعني راه حضرت علي و حضرت زهرا عليهما سلام را مشايعت نمودن. بنده مماشات و مداهنه با خلفا را در رفتار و منش ايشان نشنيده ام. مگر حضرت صديقه طاهره در آخرين لحظات عمرشان روي شان را از اين افراد برنگرداندند. چرا صديقه اطهر (س) خواستند که شبانه و مخفيانه به خاک سپرده شوند. چون راههاي تبليغاتي دشمن آنقدر وسيع و فضا آنقدر بسته بود که تنها راه اعلام برائت را در اين واکنشها ميديدند. همچنين درباره اينکه چون نامي از افراد در قرآن نيامده، ما هم نامي نبريم يک استدلال بي پايه است.( وضوحش آنقدر مبرهن است که نيازي به تفصيل نمي بينم). ادامه دارد