عزیز من هیچ چیز زوری نمیشه خدا به انسان عقل داده و قدرت شعور و تصمیم گیری داده. در حالیکه حجاب تو ایران الان زوری شده. واسه همین که مردم از حجاب بیزارند اما اون خانم تو فرانسه به میل خودش و با اراده خودش مسلمون شده. این حجاب ارزشش بیش تر از اون حجابیه که بخواد به زور باشه.

و اما جواب من:

در مورد اینکه حجابی که با اختیار و تفکر و آگاهانه انتخاب شده، ارزشش از حجاب اجباری بیشتره کاملا با شما موافقم؛ اما در اینکه آیا میشه به این بهانه، بی حجابی رو در سطح جامعه آزاد گذاشت، متن زیر رو به دقت مطالعه کنید:

تمام "قوانین"، چه دینی و چه غیر دینی، چه تو ایران و چه هرجای دیگه، به دو دسته تقسیم میشن: فردی و اجتماعی.
اینجا و همه جا، "قوانین و دستورات فردی"، کاملا اختیاری و بدون اجبار هستن؛ برای همینه که "نماز" که مهمترین دستور و ستون دین ماست اجباری و به قول شما زورکی نیست، برای همینه که روزه و حج و خمس و... در حالی که همه "واجب دینی" هستند، اما اجباری نیستند؛

اما وقتی نوبت به "قوانین اجتماعی" میرسه قضیه فرق میکنه. شما توی هر کشور به قول خودشون آزادی هم که برید اگه بر خلاف مسیر ماشین های یک خیابون یکطرفه حرکت کنید حتما جریمه میشین! شما حتی توی امریکای آزاد!! اگه در حال مستی رانندگی کنید حتما جریمه خواهید شد، میدونید چرا؟
چون قوانین رانندگی، دستوراتی "اجتماعی" هستند و انجام یا عدم انجام اونها به سرنوشت کل جامعه گره خورده، و برای همین کاملا اجباری و به قول شما زورکی! هستند و دقیقا به همین خاطر، اگه شما جلوی یه بیمارستان مرتب بوق بزنید و پلیس شما رو جریمه بکنه و بعد شما داد و فریاد بکنید که بوق از خودمه، ماشین هم از خودمه،خیابون هم عمومیه پس کار پلیس خلاف آزادی و حقوق بشره، هیچ کس حق رو به شما نمیده؛ چرا؟ چون درسته که اینا مال خودت هستند اما "نتیجه کار" متوجه خودت تنها نیست و این کار تو، امنیت روانی یه عده بیمار رو که به شدت محتاج سکوت و آرامش هستند مختل میکنه.

حالا با این مثالها بیاییم سراغ اسلام:
اسلام یک دینه؛ و دین یعنی مجموعه ای از "دستورات" برای خوشبختی انسانها. و اسلام به عنوان کاملترین دین، هم خوشبختی فرد رو میخواد، هم خوشبختی اجتماع رو. برای همین هم دستور فردی داره و هم دستور اجتماعی. همونطور که گفتیم دستورات فردی اسلام کاملا آزادانه و بدون اجبار هستند مانند نماز و روزه و حج و خمس و غیره. اما دستورات اجتماعی، چون مربوط به سرنوشت کل اجتماع هستند اجباری اند؛ و کنترل رعایت کردن اونها توسط مردم، به عهده ی حکومت اسلامیه. برای همینه که شرب خمر -نوشیدن شراب- اگه تو خونه باشه فقط یک گناه فردیه اما اگه تو اجتماع باشه علاوه بر گناه یک جرم هم تلقی میشه و مجازات داره.

و اما حجاب: حفظ "حجاب" یک دستور"اجتماعیه"، چرا؟ چون رعایت یا عدم رعایت اون با سرنوشت جامعه، ارتبط مستقیم داره، و این چیزی نیست که قابل انکار باشه، حتی اندیشمندان غربی هم به اون اذعان دارند. - ر.ک مسأله حجاب، استاد مطهری

در جامعه ای که زنان آن بدون حجاب و با چهره ای آرایش کرده، وارد اجتماع می شوند، با تحریک مداوم مردان، "آرامش روانی" نیمی از جمعیت جامعه را برهم می زنند، و در نتیجه یکی از دو حالت زیر اتفاق می افتد: یا مردان آنها با ایمانند که در این صورت باید هر روز ناخواسته با صدها منظره محرّک مواجه بشن ولی با کنترل نفس، طوفانی از غرایز تحریک شده ی درونی رو سرکوب کنند و به قول معروف بسوزند و بسازند. و یا مردان آنها بی ایمانند که در نتیجه بدون هیچ قید و بندی هر وقت تحریک شدند با "تعرّض" به سوژه ی مورد نظر، خودشون رو کامروا می کنند! (لینک های آماری: + +)