سلامازشما براي ديدن وبلاگ خود دعوت ميکنم
من آماده تبادل لينک هستم
از داوود بي منطق، انتظاري جز اين نيست ولي از اين كامنت تو واااااقعا تعجب كردم. خواستم جوابتو بدم ولي ديدم كامنت فينگيليش بالا كه توسط "يه دوست" نوشته شده براتون کافيه .................. فقط دو نکته: يک) "جزء بندگان خاص خدا" شدن، مستلزم داشتن "تمام" خوبي ها (زيباييها) است نه فقط يک خوبي. پس الکي سفسطه نکن. ................ دو) قضاوت درباره خوبي يا بدي يک "عمل"، مساوي با قضاوت درباره "عملکرد" ديگران نيست. باز هم الکي سفسطه نکن! ....... مثال: کسي شراب ميخوره. اگه با آيات و روايات بهش ثابت کنيم که اين عملش اشتباهه آيا به معني اينه که بهش گفتيم تمام اعمالش مردوده ؟؟!!
اما چون خودم بايد پايبند به حرفام باشم جواب شما را اينطور ميدم :
1- داود عقايدشون محترمه و من هم بهشون احترام ميذارم اما شايد نحوه پردازش و گويش کلماتش در اين وبلاگ ميتونه خيلي با چينش بهتر در پاسخشون متفاوت باشه .
2- مثال "جزء بندگان خاص خدا" شدن، مستلزم داشتن "تمام" خوبي ها (زيباييها) است نه فقط يک خوبي باز متاسفانه همون برداشت شخصي جايگزين مستندات درش ديده ميشه مگر انسان خاکي ميتونه تمام زيبايي ها رو در خودش جمع کنه پس اين همه رحمت که خدا به ما ميده چي ميشه يعني ما خاص نيستيم اما خدا به ما اين همه نعمت ميده يعني خدا ......
3- قضاوت درباره خوبي يا بدي يک "عمل"، مساوي با قضاوت درباره "عملکرد" ديگران نيست اينجا منظورتون چيه اگر عمل بد و عملکرد مربوط به همان عمل بد باشه ميشه گفت که مساوي با هم نيستند يعني اگر شرابخوار کسي رو در حين مستي بکشه عملش مساوي با عمکردش نيست و شرابخوار آدم خوبيه يا بد نيست !
به دوست محترم و مدير وبلاگ گرامي
مي بينيد که به هم چسباندن چند جيز متفاوت و يک نتيجه الکي در آوردن از اين چند جز چقدر ساده است . مثال من مثالي کوچک بود از حرفهايي بي پايه و اساس يا در برخي موارد نتيجه گيري از دو جمله درست و ايجاد پيش فرض يا نتيجه اي اشتباه يا نامناسب ! بهتر است تا با خوانندگان وبلاگ خود صادق باشيم آنها را احمق فرض نکنيم بلکه مستدل ، منطقي و با ماخذ حرف بزنيم و بنويسيم ! تا دچار وهم خود گويم و خود خندم و.... نشويم !
خسته نباشيد
بسيار بسيار عاليه
موفق باشيد
بله آفرين
خوب پس ادامه معادله رو من مينويسم :
مدير وبلاگ = با حجاب
با حجاب = زيبايي
مدير وبلاگ با حجاب = زيبا
چون خدا زيبايي رو دوست داره = خدا مدير وبلاگ رو دوست داره و جز بندگان خاص خداست
يک تار مو بيرون باشه = 10% از دوست داشتن خدا کم ميشه
پس
مدير وبلاگ = مي تونه بجاي خدا تصميم بگيره
سلام واقعا باهاتون موافقم هرچي مي كشيم از اين افراط و تفريطه
خدا قوت
قابل توجه eddieneed :الف) طبيعي است خدا به چيزهايي که دوست داره امر ميکنه نه چيزايي که ازشون بدش مياد. پس:
دستورات خدا = چيزهايي که دوست داره
و نيز:
يکي از دستورات خدا = حجاب
با توجه به قاعده "هم ارزي" (رياضي اول دبيرستان) از مقايسه ي تساوي هاي بالا نتيجه مي گيريم:
حجاب = چيزي که خدا دوست داره
ب) اِنّ الله جميل و يُحب الجمال. پس:
زيبايي ها = دوست داشتني هاي خدا
با توجه به قاعده "هم ارزي" از مقايسه ي دو تساوي آخر نتيجه مي گيريم:
حجاب = زيبايي
ج) با توجه به قاعده ي " قرينه ي طرفين يک تساوي نيز با هم برابرند" نتيجه مي گيريم:
بي حجابي = زشتي و پلشتي
فقط اميدوارم رياضيت ضعيف نباشه!
شما بگيد
"خدا زيباست و زيبايي را دوست دارد"+"حجاب، فرمان صريح خدا در قرآن است =حجاب عين زيبايي است و بي حجابي عين زشتي و پلشتي!
اگر "خدا زيباست و زيبايي را دوست دارد"، و اگر "حجاب، فرمان صريح خدا در قرآن است"، پس نتيجه مي گيريم که حجاب عين زيبايي است و بي حجابي عين زشتي و پلشتيجمله اول درست ، جمله دوم درست ، نتيجه از اين دو جمله با هم غلطه ! شما که خودتون استاد مغلطه ايد شما چرا !
سلام
شما نگران نباش ، اين روز ها همه چيز توي وارونه شده! عقايد خيلي ها وارونه شده! يه بار اول ترم تازه کافي شاپ دانشگاه باز شده بود ، ما دو ترم يه ساختمان ديگه بوديم ، تازه برگشته بوديم ، رفتم يه چيزي بخرم ، ديدم اااااااا روي يه ستون زده قسمت خواهران ، يه جا ديگه زده قسمت برادران ، بعد همه صميمي کنار هم نشسته بودن در هم! جالب اينجاست تيپ هايي که اينجا ميديم توي دانشگاه تا حالا نديده بودم! داشتم از تعجب شاخ در مي آوردم گفتم اشتباه اومدم! خواستم برگردم ديدم اِااا مسئول حراستمون با معاونشون اينجان ، گفتم لابد اومده به مسئول کافي شاپ يه چيزي بگه تذکري! ! رفتم جلو سلام کردم وسط بحث بودن! ديدم نه! بحث چونه سر کرايه ماهيانه کافي شاپ هست! بحثشون هم تمام شد رفت! من هم هاج و واج مونده بودم چي بگم!
يه ماه بعد اينا هوس کردن مقابله با بي حجابي کنن! به اون تيپ خفن ها کاري نداشتن! به بچه هاي معمولي تر گير مي دادن! اشک يه دختري رو جلوي چشم من در آورد که ظاهرش به نسبت خيلي از کسايي که همون موقع توي راهرو بودن خيلي ساده تر بود! کارت دانشجوييش رو گرفت! که تو عفت عمومي دانشگاه رو خراب کردي!
اينجا که جا دارد بگي عجب!
البته بماند که بعدش با يه دعواي شديد اين قضايا يه کم تعديل شد! که نزديک بود اين وسط کارت دانشجويي خودمون رو هم بگيرن! اما خوب حاشا که بچه بسيجي ميدون رو خالي کنه
شايد همين روزا بعضي از اين عجايب روزگار بنويسم
خوشال شدم آبجي
التماس دعاي فرج