• وبلاگ : ورود پسرا ممنوع
  • يادداشت : ميلاني و توهمات دوران جاهليت
  • نظرات : 12 خصوصي ، 65 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     
    + سوال 

    اولاً : " اگر جايي حقانيت انتقاد کسي برام ثابت بشه حتماً مي پذيرمش. چون اعتقاد دارم "حق پذيري" در درجه ي اول به سود خود آدمه تا به سود ديگران " : با اين حساب شما بايد بپذيري که در باره برخي افراد، بينهايت دچار غلو و تملق شده ايم.

    ثانياً : شما لطف کن با دلايل منطقي بهم بگو چه تفاوتهايي بين امامان معصوم با آنچه امروز برخي از ماها درباره برخي اشخاص عادي ( که خودمون عليه السلامشون کرديم) قائل هستيم وجود داره؟

    ثالثاً : اطمينان به صحت حرفاي يه آدم معمولي خيلي فرق داره با غير قابل خدشه دونستن حرفاي يه آدم معمولي ! اينو که ميپذيري ديگه ؟

    پاسخ

    مورد اولتون رو نمي پذيرم چون تهمت و افتراست ................ در مورد دوم مشخص نيست شما دقيقاً دنبال دلايل منطقي اثبات عصمت ائمه(ع) هستي يا به دنبال تفاوتهاي بين امامان معصوم و افراد عادي. لطفاً مشخص کنيد تا جوابتون رو بگيريد .................. مورد سومتون رو مي پذيرم. اما لطفاً شما هم بپذيريد که پيدا کردن خدشه بر سخنان و رفتار افراد عادي که نزديکترين مرتبه رو به ائمه ي هدي(ع) دارند کار افراد بي سوادي چون من و شما نيست.
    + متين 

    اولا اگه دقت کني من حکمي صادر نکردم و کسي رو محکوم نکردم. هيچ جمله خبري ( محکوم به و محکوم عليه) در جملات من وجود ندارد و هرچه هست جملات انشايي و استفهاميست. پس شماييد که ديگران را محکوم ميکنيد ( آنهم از نوع محکم اش ) نه من! ثانياً لطفا بگو من چي رو به کي نسبت دادم؟ اگه قبل از اينکه تايپ کني قبلش کمي دقت و تأمل کني بد نيستا! اگرچه ما براي شفاشون دعا ميکنيم اما سوال اصلي اينه که چرا صندلي ها رو طوري تعبيه نکردند که حالا ( به زعم شما : ) مردم عادي که هيچي!! لااقل مسوولين مملکت روش بشينند اونا که همرديف ايشون روي زمين و مجاور ديوار ميشينند ، يعني امکان کاري به اين سادگي نيست؟

    پاسخ

    واقعا هرچي کامنتتون رو از اول به آخر و از آخر به اول خوندم جواب و مطلب جديدي توش نديدم! ............... فکر ميکنم پاسختون رو توي کامنت قبلي داده ام!
    + آ ميز مش باقر 

    ببينيد امام خميني را چنان بردند بالا که گويي يه خطا ذره بيني هم از او در مديريت کشور ديده نشده در حالي که همه مي دونن انتصاب بازرگان به نخست وزيري، موسوي به نخست وزيري و.. بالاخره يا موثر بوده يا مي تونسته مانع بشه تا امروز با اين وضعيت مواجه نباشيم ....

    بالاخره ايشان شخصيت محترم وبزرگي هستند و احترامش هم بايد حفظ شود اما نه به قيمت امام پانزدهم شدن ايشان ! بالاخره 10 درصد اشتباه ايشان بايد پذيرفت نه ؟

    خدا خير بده جناب مشايي عزيز که داره نشون ميده که وقت اين قرطي بازي هاي سياسي داره تموم ميشه ...

    پاسخ

    اولا) لطفا صادقانه و مردانه جواب بديد: آيا شما همان کسي نيستيد که با نام "حاجي" براي مطلب پيش کامنت گذاشته بود؟ ................. دوم) ميشه بگيد امروز به چه وضعيتي دچار هستيم؟! ................... سوم) شما چقدر ساده اي که هنوز نميدوني کلمه ي "امام" يک کلمه ي عام در زبان عربي هست و به معناي پيشوا و رهبر مي باشد. بنابراين وقتي ما به کسي ميگيم امام، معنيش اين نيست که او را جزء ائمه ي معصومين و به قول شما امام پانزدهم! بدونيم .................. چهارم) انتصاب بازرگان و موسوي و ... به هيچوجه خطاي امام نبوده. علت و چرايي اين انتصاب ها رو بايد "با توجه به موقعيت زماني" خودشون، مورد تحليل قرار بديم نه با توجه به وضعيت کنوني. امام‌ خميني‌ در نامه‌ي‌ معروفي‌ که‌ در 6/1/1368 به‌ آقاي‌ منتظري‌ نوشتند تصريح‌ کردند که‌ «والله قسم‌، من‌ با نخست‌وزيري‌ بازرگان‌ مخالف‌ بودم‌، ولي‌... نظردوستان‌ را پذيرفتم‌.» ............... از شما و ديگر دوستان ميخوام که براي روشن تر شدن قضيه، حتما و حتما و حتما لينک زير رو به دقت و تا انتها بخونيد: http://www.rajanews.com/detail.asp?id=87060
    + داود 

    سانسورچي سرعت سانسور کردنت بالا هستا.

    توجه توجه

    اين فرد کامنت من رو سانسور کرد

    باشد که پند بگيريد


    پاسخ

    شما هم سرعت فيلتر كردنتون بالاست جناب فيلترچي! ................. در ضمن، طبق مدل استدلالي شما بايد بگم: من هيچ التزام و تعهدي به شما نداده بودم که کامنت هاي سطحي و اراجيف گونه ي تو رو تأييد کنم، پس مستوجب ايراد و نکوهش حضرتعالي نيستم...
    + سوال 

    اشکال ما اينه که يه نفر رو اينقدر بالا مي بريم که دست خودمونم بهش نميرسه. يعني اگه روزي به حقانيت گفتار منتقدين هم پي ببريم، رومون نميشه که اعتراف کنيم. وقتي يه آدم معمولي را در حد معصومين بالا مي بريم، اين شائبه پيش مياد که ( نعوذ بالله) امامان معصوم هم انسانهاي عادي بودند که مردم روزگار، ازشون خوششون اومد و بهشون گفتند " امــــــــــــــام " و براشون مرقد و حرم ساختند و بعد از اسمشون صلوات ميفرستند و زيارتنامه و ... دقيقاً هرکاري که براي معصومين ميکنيم. مثلا گفتار هاي آنها ( انسانهاي عادي و غير معصوم )را طوري طرح ميکنيم گويا وحي منزل است و آنها را در قالب کلمات قصار ارائه ميکنيم و مراقبيم که مبادا يه کلمه جابجا بشه که اگر چنين شود ، گناه بزرگي را مرتکب گشته ايم!!

    پاسخ

    اولا) جواب کامنت قبلي رو بخون! ................ ثانيا) شما رو نميدونم اما خودم به شخصه، اگر جايي حقانيت انتقاد کسي برام ثابت بشه حتماً مي پذيرمش. چون اعتقاد دارم "حق پذيري" در درجه ي اول به سود خود آدمه تا به سود ديگران ....................... ثالثاً) شيعه، حقانيت امامانش رو نه از روي ظاهر حرم و مرقدشون بلکه با دلائل محکم منطقي اثبات ميکنه. لطفاً بريد اين دلائل رو ياد بگيريد تا از اين به بعد اينقدر راحت چنين "شائبه" هايي براتون پيش نياد! .................. رابعاً) آيا قبول داريد که انسانهاي عادي و غير معصوم، همه در يک سطح نيستند و به هر اندازه که علم و تقواشون بيشتر باشه به همون اندازه بيشتر ميتوان به صحت حرفاشون اطمينان کرد.
    + متين 

    براستي چرا در مراسم هايي مانند شهادت حضرت زهرا(س) در بيت رهبري همه مردم و مسوولان که بينشون افراد سالخورده هم هستند، بايد روي زمين و گليم بنشينند و فقط يه نفر بايد روي صندلي بشينه؟ واقعا چرا؟ مگر شما نميگيد که ولايت فقيه همان ولايت رسول ا... است!!! آيا مشي و مرام رسول ا... چنين بوده است؟ بت پرستي چيزي غير از اين است که برخي امروز در مورد برخي انسانهاي معمولي انجام ميدهند؟ تعصب جاهلي تا کي؟
    پاسخ

    کاش بجاي اينکه اينقدر محکم، محکوم بکنيد و هر نسبتي رو که ميخوايد بنويسيد، قبلش کمي تأمل کنيد تا جواب سؤالتون رو بگيريد ................ دوست عزيز! اگر عکس ها و فيلم هاي چند سال پيش رو ديده باشي، خواهي ديد که سيره ي مقام معظم رهبري دقيقاً همون چيزي بوده که شما ميگيد. ( اگر نديديد و ميخواي که ببينيد ايميلتون رو بديد تا عکس ها رو براتون بفرستم) ............... اما علت نشستن سالهاي اخير ايشون روي صندلي، کمردرد ايشون هست. و همچنين علت قرار دادن يک تخته ي چوبي زير پاهاشون. / پس علت کاملا پزشکي هست، نه چيري ديگه./ تا اونجا که مي دونم علت اين کمردرد هم برميگرده به عوارض شکنجه هايي که در دوران طاغوت ديده اند. ................ درضمن، اگر دقت کرده باشيد در کناره هاي حسينيه، صندلي هايي گذاشته شده تا افراد به قول شما سالخورده و ... روي اونا بنشينند.
    + مهسا 


    مث اقا داوود به همفکرانش مثل اين حکايت هست

    شخص قالتاقي داشت از كنار يك جن رد مي شد، تا چشم جن به او افتاد، زير لب گفت؛ بسم الله، اعوذ بالله... اين ديگه كيه؟!

    + عليرضا 


    با صحبت هاي آقاي مش باقر کاملا موافقم

    سخنان ايشون متين و منطقي بيان شده

    + داود 

    "هر گزينش کردني، نوعي فيلترگزاريه حالا ميخواد با تعهد باشه يا بدون تعهد. و اصولا اين دو مقوله ربطي به هم ندارند "

    خانم کوچولو من اگر به بعضي از حرفات واکنش نشون ميدم و بعضي رو نه و سرکار خانم اون رو گزينش يا فيلتر يا هر چيز ديگه اي اسمش رو بگذاري، اين عمل من رو و به تبع اون من رو نميتوني نکوهش کني و منو باهاش زير سوال ببري و به خيال خودت مچ گيري کني چرا؟ چون همونطور که گفتم من تعهد و التزامي به سرکار خانم نداده بودم که هر چيز سرکار به هم ميبافي رو وبهش واکنش نشون بدم يا جوابي در موردش بدم. افتاد؟ من مختارم که به همه يا قسمتي يا هيچ کدوم از هر حرفايي که سرکار ميزني واکنش يا جواب بدم يا نه.پس جواب ندادنم به قسمتي از اونها من رو مستوجب ايراد و نکوهش نميکند. بحث در اين مورد تمام شد چون به اندازه کافي روشنت کردم و ادامه دادنش اتلاف انرژي و دور باطل هست.

    "ايروينگ بازداشت و به بيست سال زندان محکوم شد!"

    محض اطلاعت ايشون يک سال حبس بودند نه 20 سال.

    در باره اين مواردي که در مورد مجازات شدگان هولوکاست در کشورهاي مختلف نام بردي در ادامه همان پست، توي وبلاگم مطلبي رو اضافه کردم.

    "شهادت، يک ارزش و مفهوم کاملا ديني ست . پس مصادره ي اون براي مفاهيم ناسيوناليستي و سکولاريستي، عاقلانه به نظر نمي رسه"

    عجب. عاقلانه بودنش بستگي به نظر شما داره يا حکومتتون؟ ولي به نظر اينجانب و مردم ايران که خيلي هم عاقلانه هست و اصل نام شهادت مختص ايشون هست.

    "فقط به کشته شدني که در راه خدا باشه ميگن شهادت (في سبيل الله)" عجب در راه خدا کدوم راه هست؟ به راه ولي فقيه و جمهوري ولايت فقيه احيانن ختم نميشه؟

    راه آزادي خودش خدايي ترين راه هست چون نتيجه آزادي کاهش رذائل و افزايش خوبيهاست.

    ولي من تاکيد اصليم رو همون "نفله" شدن که سرکار گفتي و رفتار متناقض در برابر يه هموطن و يه يه غير هموطن بود. گرچه به نظر من سرکوب در همه جا محکوم هست و خانم آيات تفاوتي با ندا نداره ولي از نظر شما چطور؟ رفتارتون نشون ميده که شما يه مخالف حکومت رو نفله ميدانيد و فرد ديگري رو شهيد. نشان ميده که معيارتان هم جهتي و غير هم جهتي فرد با حکومت است.

    پاسخ

    يک) مدت بازداشت ايروينگ و ديگران، چه يک سال باشه، چه بيست سال و چه دويست سال! فرقي در اصل قضيه نميکنه. و اون اثبات عدم وجود "آزادي پس از بيان" درباره هولوکاست در کشورهاي مدعي آزاديست. / با دست خودت اثباتم رو تاييد کردي اونوقت بجاي شکلک خجالت کشيدن، شکلک خنده گذاشتي؟؟! .................. دوم) غير عقلاني بودن مصادره ي يک ارزش ديني براي مفاهيم ناسيوناليستي و سکولاريستي، يک اصل منطقي پذيرفته شده بين تمام عقلاي جهانه. و ربطي به من يا حکومت نداره. به اين کار ميگن "التقاط". برو معنيش رو از توي کتاب هاي لغت بخون تا دفعه ي ديگه از اين گاف ها ندي!! .................. سوم) فرموديد: "راه آزادي خودش خدايي ترين راه است..." به به! عجب جمله ي قصاري! عجب نظريه ي بديعي! و مهمتر از اون عجب اثبات متيني: "کاهش رزائل و افزايش خوبيها"!!!! ........ ميگم اولا خدايي بودن يک راه رو ما بايد تعيين کنيم يا خدا؟ من که هر چي گشتم ديدم خدا توي کتابش از "شهادت في سبيل الله" حرف زده، نه از "شهادت في سبيل آزادي"!!! ........... ثانياً آمار سرسام آور رزائل رو توي کشورهاي آزاد! چگونه توجيه ميکني؟ ................... چهارم) ملاک من براي اسم يک کشته، فقط مفاهيم و معيارهاي اسلاميه، نه نظر حکومت، نه هموطن بودن يا نبودن، و نه هيچي ديگه .................. پنجم)مباحثه با شما هم عالمي داره ها! تا هر جا که شما ميخواي بايد گفتگو ادامه پيدا کنه. از هرجا که شما تشخيص بدي کافيه، بايد قطع بشه وگرنه اتلاف انرژي و دور باطله! ............ هر جا که شما نخواي جواب بدي چون تعهد و التزامي براي پاسخگويي نيست مستوجب ايراد و نکوهش نيست! ................ هر جا ما نخوايم جواب بديم يا بخاطر توهين و افترا کامنت رو حذف کنيم، اسمش ميشه "چماق نرم"! و حرفي از التزام و تعهد نيست. .................. هرجا شما توضيح بدي اسمش ميشه حقيقت روشن همچون خورشيد! ............ هرجا ما توضيح بديم اسمش ميشه فلسفه بافي! يا از در و ديوار و شير مرغ و جون... حرف زدن!! ................. هر جا شما از "غرب" حرف بزني، مثل وضعيت فلان ساحل تفريحي، يا مثل پيام فلان رئيس جمهور، يا مثل گزارش هاي فلان سازمان، چون از دهان متبرک شما خارج شده، اين غرب، خيلي خوبه و ما بايد حسرتش رو بخوريم و ايضا محکوم بشيم! ............. اما هرجا ما از عيب ها و دروغ ها و رفتار متناقض غربي ها با ذکر سند حرف بزنيم، هم دروغه و هم ربطي به ما نداره و ايضا شما مسئول پاسخگويي نيستي!! .................. خب ديگه! اينم يه جورشه. مگه نه؟
    + آ ميز مش باقر (حاجي) 

    خوب متاسفانه در صدا و سيما آزادي بيان لازم براي هيچ کس مخصوصا نيروهاي مومن دلسوز واقعي نيست ، شما ببينيد سرنوشت برنامه ديروز امروز فردا چي شد ؟! هر کسي اومد حرف درستي زد حذفش کردن در نهايت امر کسي نبود نوبت مجري نسبتا خوب برنامه شد؛ البته سخنان تهمينه ميلاني توهين به فرهنگ 12 هزار ساله ايراني بود ولي از يک زاويه ديگر خوب بود تا مردم به ويژه علاقمندان تخصصي سينما پشت پرده نظرات اين افراد ببينند و بشناسند ، شما تصور کنيد اگه کسي مي گفت تهمينه ميلاني اين جوري فکر مي کنه و فيلم مي سازه و دغدغه واقعي حقوق زن نداره ( حرکتش به سمت اصلاح وضعيت زنان نيست ) موافقاش - اعم از آگاه و ناآگاه - قبول نمي کردند ضمن اين که بايد اجازه داد هر کسي ولو به اين شکل نظرش بيان کنه تا ازادي بيان امري عادي شه

    متن منتشر شده هم قابل قبول نيست خيلي دوستانه ، با محبت و با منطقي عميق مي توان جواب منتقدين ارزش ها رو داد. (که لازمه و شرط امر به معروف و نهي از منکر هم جز اين نيست). متاسفانه امروز اونايي که مدعي دين مداري ( که اکثريت هم دين ابزارشون هست و خالي از اطلاعات ديني ) و گروهي ديگر مدعي روشنفکري اند، هر دو گروه با برخوردي بد و زننده مي خواهند از عقايدشون دفاع و به کرسي بنشونند در حالي که اسلام ناب و عزيز هيچ نيازي به توهين و افترا براي تقويت و گسترش ندارد . مگر خود نويسنده اصلي اين متن از رهبري انقلاب نقل نياورده که ".... و به فرموده­ ي رهبر فرزانه انقلاب حقيقتاَ بايد در زمينه­ ي ارزش و کرامت زن در اسلام بازنويسي و بازگويي و بازبيني کرد " .... خوب مخاطب اين سخن آبراهام صهيونيست که نيست شماها هستيد که در اين حوزه مي خواهيد ترويج بديد ارزش هاي اسلامي رو ، حالا اين متن چقدر در راستاي اين سخن هست من خواننده اين متن چقدر با خوندنش به ارزش زن و حقوقش در اسلام راهنمايي شدم ؟!

    مشکلات جامعه امروز جامعه ما ناشي از اين بوده و هست که از ارزش هاي انساني و اسلامي بد دفاع ميشه

    پاسخ

    شما هم خوب بلدي يکي به در بزني يکي به تخته!
    + eddieneed 

    بابا، با کلاس! ... بابا، افه! ............... مردم تو اينجور موارد يه ضرب المثل دارند ولي براي اينکه مبادا به محضر باکلاستون توهين بشه بجاي کلمه کليديش نقطه چين ميذارم: (....) دستش به گوشت نميرسه,ميگه پيف پيف، بو ميده!!

    آره !؟ يعني شما اگه صدا و سيما دعوتتون کنه برين جاي ده نمکي برين تو برنامه هفت راجع به سينما صحبت کنين ميرين !؟ نه صادقانه جواب بدين

    پاسخ

    نه! نميرم! .......... اما دليل نرفتنم اين نيست كه "صدا و سيما چيز جالبي نيست..." بلکه ميگم: من صلاحيت حضور در چنين برنامه اي رو خودم نمي بينم.
    + شهادت يا حيات؟ 
    با سلام
    پيامي به يکي از برادران کامنت گذار
    برادر عزيزم که آرزوي شهادت داري "ايشالله شهيد شي!"
    اگر شما سرباز شريعت و ديني ، اگر شما رزمنده ي ميدان امامت و ولايتي ، اگر شما مجاهد في سبيل اللهي ، بايد آرزويي قبلي نيز داشته باشي
    آرزو داشته باشي که اگر در راه خدا و اسلام و ولايت صد جان داشته باشي ، نود و نه جان را نثار کرده و بذل صدمي را با شروطي ملازم کني و از خدا خواهي آن را نستاند که اگر اين کند حلاوتي را آن نعميم از تو دريغ کرده ، حلاوت زندگي دنيا؟! نه ، حلاوت در ميدان بودن ، شيريني مجاهدت در راه دين و پشتيباني از ولي.

    + بسيار بسيار مهم 
    با سلام
    آيا منکر اين قضيه هستيد که بعضي آقايان از صحبت با خانم ها لذت مي برند ؟ که تو شهر ما به اين قضيه ميگن " چق چق کردن دختر و پسر"
    آيا شما فکر نمي کنيد اين آقاي معلوم الحال با آيدي"داود" و ... فقط دنبال اين هستن که يه چيزي بگن و يه جوابي از شما بگيرن! و احيانا يه لذتي ببرن. بنده خدا چي ساخته از شما در ذهنش "سرکار خوشکل خانم که شما باشي"
    مطمئن باشيد که مسائلي که مطرح مي کنه اولين باريه که در موردش حتي فکر مي کنه.
    بصيرتي که مطمئنم در وجودتان است را به گمانم غبار گرفته که هنوز پي به ماهيت اينچنين افرادي نداده ايد.

    پاسخ

    اتفاقاً نكته اش اينجاست كه با توجه به مجهول بودن جنسيت مدير وبلاگ، علاوه بر اينكه اينا لذتي نمي برند، با چالش هايي هم كه باهاش رو برو ميشن مرتب حالشون گرفته ميشه! ................. از راهنمايي تون ممنونم.
    + رضا 
    خوب بود
    + داود 

    راستي تو خجالت نميکشي ايجوري در مورد يه شهيد راه آزادي(ندا) نظر ميدي؟ هموطنت از اون زن بحريني که هنوز نمرده،و شما پيشاپيش شهيدش کرديد کمتر ارزش داره؟

    "ندا با يک تير، اون هم کاملا مشکوک نفله ميشه، "

    پاسخ

    اولاً) شهادت، يک ارزش و مفهوم کاملا ديني ست . پس مصادره ي اون براي مفاهيم ناسيوناليستي و سکولاريستي، عاقلانه به نظر نمي رسه! ................. ثانياً) فقط به کشته شدني که در راه خدا باشه ميگن شهادت (في سبيل الله) . در غير اينصورت و با هر نيت ديگري مثل آزادي، عدالت، صداقت و غيره، شهادت محسوب نميشه. هر چند که اين ارزش ها ثمره ي جهاد و شهادت في سبيل الله هستند ولي "شهيد راه آزادي" يک عبارت التقاطي و انحرافيه. ...................... ثالثاً) اگر دقت کرده باشي من گفته بودم "طبق بعضي اخبار" ايشون شهيد شده، در ضمن شهيد شدن فقط يک مورد از موارد ششگانه اي بود که درباره ي مظلوميت اين خانم برات شمردم چرا درباره ي اون پنج مورد چيزي ننوشته اي، جناب فيلترچي!
     <      1   2   3   4   5      >