جالب بود...
ربنا هب لنا من ازواجنا و ذرياتنا قرة اعين و اجعلنا للمتقين اماما
بس کنيد اين بحث هاي بيهوده رو.مدير وبلاگ عزيز تو که ميدوني حرفات رو اينا تاثير نداره واسه چي ادامه ميدي؟ بابا خسته شديم. اولش خوب بود اما الان که بحث(با سايمون و کوروش و ازاديخواه) به اينجا رسيده اصلا فايده نداره و به اطلاعات و علممون اضافه که نميشه هيچ! اعصابمون هم خورد ميشه! فک نکنم خودت هم اينقدر بيکار باشي!!!!!!!!!!!!
به داود آزاديخواه گفته بودي "...من موندم اگه امريکا اين همه قدرت داره چرا توي اين سي و سه سال هيچ غلطي نتونسته بکنه! (خنده)..."
اولاً (خنده) اينجوري نيست بلکه اينجوريه ، ثانياً آمريکا نخواسته که بتونه باور کن!!! اونا زياد احساساتي نيستن دنبال منفعتن! هر موقع ضررش کمتر از منفعتش باشه حتماً اين کارو ميکنن!!! کشتن يه شغال جيغجيغو برا يه شکارچي چيزي جز هدر دادن گلوله چيزي نداره... حالا (خنده) .
جوابي براي شما خانم يا اقاي بيشمار و همچنين مدير وبلاگ
1- بيشمار شما مثالهاتون را راجع به زندگي هايي که شروع ساده اي دارند از کجا گفتيد ايا از جامعه اماري گفتيد ؟ من هم چيزي را که دور خودم ميبينم ميگم پسرها قصد ازدواج ندارند به خاطر اين سخت گيريها و ميترسند و در نتيجه به ازدواج موقت رو ميارند ( ترس از تنبلي خودشون نيست بلکه ترس از خرج هاي سنگين و سخت گيريهاي طرف مقابل هست)