گاف شونصدم: چطور با اين همه ادعا هنوز نمي دوني كه بانوان زيادي هستند كه به درجه ي اجتهاد رسيده اند؟ براي نمونه ميتوني نام بانو مجتهده سيده نصرت امين، يا بانو مجتهده زهره صفاتي رو در گوگل سرچ کني تا دفعه ي ديگه از اين ناقص عقلي ها نکني!

دوست عزيز، چرا عصباني ميشيد؟ آيا بايد شما هر چي گفتيد من زود بپذيرم تا "انسان انتقاد پذيري باشم"؟ حتي اگر انتقاد شما وارد نباشه؟! ................. اگه بنا باشه هرچي گفتيد من بپذيرم که ديگه اسم اين "مباحثه" نيست. بلکه موعظه است!

اگر پاسخ بنده رو با دقت مي خونديد ملاحظه مي کردي که به سوال شما جواب داده ام. بايد توجه کنيد اينطور نيست که الزاماً جواب هر سوالي يک بله يا خير ساده باشه. چون گاهي خود سوال مشکل داره يا نياز به توضيحات داره. سوال شما هم در شب خواستگاري هيچ ربطي با مطروحه ي بنده نداره. من کجا گفتم به طرف مقابلت تهمت بزن و اسم دوست دختر يا دوست پسر بيار؟! نگاه کردن به موبايل طرف مقابل صرفا مثل ديگر راه هاي تحقيق هاي متداول پيش از ازدواجه. همونطور که به تحقيق و سوال و جواب از همسايه ها نميگن طرف روانيه، به نگاه کردن به موبايل شريک آينده زندگيت هم فکر نکنم وصله ي رواني بودن بچسبه. ............ جوابتونو گرفتيد؟

در مورد نامه بايد بگم، خير نخونده ام، علت هم اينه که سايت هاي فيلتر شده اونو منتشر کرده بودند. شما بي زحمت يک سايت غير فيلتر که متن نامه رو نوشته باشه نشونمون بديد ببينيم آيا راست ميگيد موهن نبوده و قوه ي قضاييه از روي جنون ايشون رو محکوم کرده يا نه! ........................ در مورد فيلم هم ظاهر شما فقط فيلم هاي پورنو رو مستهجن مي دونيد و لاغير! .................. در مورد مجازات هم ظاهرا شما بيشتر از "قضات باتجربه" رابطه ي بين سنخيت بزه و مجازات رو بلديد که اينطوري محکوم مي کنيد.

اولا گفته ي من درباره ي "بهترين بودن دختران ايراني" در جواب به کامنت آقاي سايمون بود نه کامنت شما ............ براي همين گفتم بحث رو منحرف کرديد چون بجاي اينکه جواب بنده به کامنت خودتون رو پاسخ بديد، رفته ايد جواب من به کامنت ديگران رو جواب دادين ............ البته معناي حرفم اين نيست که شما نمي تونيد درباره ي کامنت هاي ديگر اظهار نظر بفرماييد، بلکه نبايد با هم مختلط بشن چون باعث گيج شدن و پيچيده شدن موضوع ميشه. بهتره شما بحث خودتونو کامل کنيد بعد سراغ بحث هاي ديگه برين. ..................... ثانيا، معناي ادعاي حرف من که گفتم "دختران ايراني جزء پاک ترين و عفيف ترين دختران دنيا هستند" اين نيست که هيچ عيب و نقصي ندارند و در نقطه ي مطلوب هستند بلکه همونطور که از جمله ام پيداست اونا رو با دختران کشورهاي ديگه مقايسه کرده ام و معتقدم که جزء بهترين ها هستند.

اگر قدرت مباحثه و پاسخگويي به چرت و پرتات رو نداشتم، محال بود که حدود يک سال کامنت هاي تو و ايضا جواب هاي من توي اين وبلاگ ادامه پيدا کنند. (سعي کن راه هاي حرفه اي تري براي تحريک بنده به ادامه ي اين مباحثه پيدا کني!) ................ اتفاقا اون کسي که توان جواب دادن (البته منطقي) نداره شما هستي. واضح ترين دليلشم همين تعويض اسم هاي خنده دارت هست. اگر تا الان 99 درصد احتمال مي دادم که داود سابق باشي، الان بيش از 100 درصد! به يکي بودن هويت پنهان شده پشت اين اسم هاي مختلف مطمئنم. يکي از دلايل هشت گانه بنده براي اثبات اين موضوع، استفاده ي مشترک اين اسم ها از عباراتي خاص مثل "سر لاي برف و پنبه زار کردن، تقدس زدايي، دون پايه، بت ساختن از يک شخصيت" و ده ها مورد اينچنين هست. .................. البته همونطور که قبلا گفتم حق هم داشتي که ديگه نخواي با شخصيت مقهور داود يا آزاديخواه ادامه ي بحث بدي. من هم جاي تو بودم چطور مي تونستم همچنان مدافع آزادي غربي باشم در حالي که اين روزها پليس انگلستان حتي جووناي خودشون رو به جرم استفاده از فيسبوک محکوم به زندان ميکنه! يا پليس امريکا حتي چهار هفته هم نتونست ژست دروغين دفاع از حق اعتراض توي کشورش رو حفظ کنه و بيش از هزار نفر رو که در جنبش تسخير وال استريت شرکت داشتند بازداشت کرده! حق داري که ديگه نخواي داود باشي و منو بخاطر "نزديک دونستن زوال امپراتوري شيطان بزرگ" با الفاظي مثل صابون ماليدن مورد تمسخر قرار بدي! ................................... با اين وجود، فکر کنم که در حال حاضر ناگزير به انتخاب يکي از اين سه گزينه باشي: × يا اينکه ديگه منت مباحثه با بنده رو نکشي! و دلارهاي جيرينگي رو براي کامنت گذاشتن در وبلاگي ديگه دريافت کني! × يا اينکه باز هم با يه اسم جديد جلو بياي و تا من بتونم دوباره بفهمم که همون داود هستي، خوشحال باشي که چند روزي ميتوني اينجا کامنت بذاري! × و يا اينکه همون پيشنهاد اوليه بنده رو براي روشن کردن "پايه هاي اعتقادي مشترک" براي جلوگيري از عقيم ماندن مباحثه، بپذيري. يادمه اون روزها، اين درخواست منو، به "تفتيش عقايد" و بردن بحث به مسير دلخواه خودم، تعبير ميکردي. براي همين منم زياد بهت اصرار نکردم و نتيجه اش همونطور که از قبل هم برام معلوم بود، "ايجاد يک مباحثه جدلي" و عدم اقناع هيچکدام از طرفين، بوده. اميدوارم بعد از گذشت چند ماه، الان ديگه توجيه شده باشي که اهميت اين کار چقدر زياده و با پذيرش پيشنهاد بنده، به علمي شدن روند مباحثه کمک کني. من موندم شما که اينقدر شيفته ي علم هستي، چرا از "شيوه ي علمي" و منطقي يک مباحثه (که در کل دنيا پذيرفته شده است) فرار مي کني؟! آيا اين نشاني از عدم اعتماد به نفس، و ترس و واهمه از شکست خوردن نيست؟ اميدوارم که نباشه... // ....................................... راستي! يکي ديگه از دلايل اثبات حرفم مبني بر يکي بودن شخصيت داود و سايمون، اينه که فکر مي کني هر سوالي رو که خودت جوابشو نميدوني ديگران هم نميدونن. نمونه اش همين سؤال ساده ي خلقت خدا. که حتي من بي سواد هم جوابشو بلدم چه برسه به مجتهديني که تو حتي درک سطح علميشون هم برات دشواره. به هر حال براي گرفتن جواب اين سؤال ساده (و البته قديمي) ميتوني به اين لينک مراجعه کني: http://www.andisheqom.com/Files/faq.php?level=4&id=4792&urlId=2139

چرا حرفامو تحريف ميکني؟! من نگفتم خانم نيستم يا هستم. بلکه گفتم نه خانم و نه آقا صدام کن چون ... // در ضمن، خيالت راحت! اينجا اختلاطي در کار نيست چون کم نيستند کساني که مثل تو به اين ورود ممنوع ها توجهي نمي کنند!!

تو چطور؟ قرآن رو قبول داري؟ ............. لااقل به اندازه ي همين ويل دورانت كه ازش تعريف مي كني، قرآن رو بشناس و به درستي آموزه هاش اذعان کن ............ " ويل دورانت"دانشمند محقق آمريکايي در کتاب تاريخ تمدن مي نويسد: "در قرآن قانون واخلاق يکي است، رفتارديني درآن شامل رفتاردنيوي نيز مي شود وهمه ي امور آن ازطرف خدا و از راه وحي آمده است؛ مقرراتي دارد درباره ي : ادب ، تندرستي ، ازدواج ، طلاق ، تربيت فرزند ، تجارت ، سياست ، اقتصاد، صنعت، قضاوت، جنگ وصلح؛ مدت چهارده قرن قرآن درحافظه ي اطفال مسلمان محفوظ مانده وخاطرشان را تحريک کرده، اخلاقشان را فرم داده و قريحه ي صدها ميليون نفر را صيقلي کرده است؛ قرآن درجان هاي ساده، عقايدي آسان وبه دوراز ابهام پديد مي آورد که از رسوم وتشريفات ناروا وازقيد مراسم بت پرستي و کاهني "آزاد" است و ترقي اخلاق و فرهنگ مسلمانان به برکت آن انجام گرفته و اصول نظم اجتماعي و وحدت جمعي را در ميان آنان استوار و به پيروي مقررات بهداشت، ترغيبشان کرده و عقول آنها را از بسياري اوهام و خرافات واز ظلم وخشونت رهايي داده است" .................. نکات دقيق سخن ويل دورانت:1-اخلاق در قرآن قانون تخلف ناپذير است.2-دين ودنيا در هم تنيده است .3-حقايق قرآن آسماني ومافوق بشري است، ولي براي زندگي بشر آمده است.4-دين وسياست از يکديگر جدايي ناپذير است.5-قرآن به همه ابعاد زندگي انسانها اعم ازفردي و اجتماعي توجه داشته است .6-حقايق قرآن کهنه شدني نيست ودرقرنهاي متمادي جاودان مانده است .7-اسلام ديني است آسان ،روشن ، خودماني وفطري که از کودکي انس با آن شيرين است .8-اوهام و خرافات در قرآن راه ندارد.9-اصول نظم اجتماعي و حکومت داري در قرآن مشهود است .10-قرآن مايه ي اتحاد ويگانگي مسلمانان مي شود .11-رعايت وبلکه تشويق وترغيب به بهداشت وسلامت از آموزه هاي قرآن است.12-هيچ خشونت وظلمي در اين کتاب آسماني راه ندارد ضمن اين که مقررات جنگ وصلح ،ازدواج وطلاق قضاوت و....را بيان داشته است.13-روحيه ي قرآني ، تلطيف شده وصيقل يافته است.14-رمز ترقي وپيشرفت فرهنگي واخلاقي جامعه ،پيروي از آموزه هاي قرآن است.