ورود بانوان در مسائل تحقیقى و علمى، قابل توجه است.
بنده معمولاً مجلاتى را که در کشور منتشر میشود - مجلات علمى؛ علمى،تحقیقى؛ علمى،ترویجى - نگاه میکنم؛ مرور میکنم و در همهى رشتههائى که مجلات ما - که حاوى مطالب جدید هستند - بر گرد آنها مطلب مینویسند، انسان مىبیند شمار نویسندگان و پژوهشگران زن در آنها، شمار برجستهى قابل توجهى است.
در علوم حوزوى، در فقه، در فلسفه، در مسائل دانشگاهى، در علوم انسانى، علوم طبیعى، حضور زنان در کشور ما حضور بارز و برجستهاى در همهى بخشهاى علمى است. دانشگاهها را دختران دانشجوى ما پر کردهاند؛ محیطهاى علمى را حضور زنان به شکل شگفتآورى واضح و آشکار کرده. این چیست؟ این چه پدیدهاى است؟ این چه حقیقتى است؟ کِى ما در کشور این همه عنصر پژوهشگر و محقق و عالم و باسواد و اهل تبلیغ و اهل ترویج از زنان داشتیم؟
در گذشتهى تاریخ ما هرگز چنین چیزى وجود نداشته. بله، تک و توکى، دانشمندانى از زنان، برجستگانى بودهاند، لیکن نه به معناى حضور چشمگیر و غالب در همهى جامعه. این مخصوص دوران جمهورى اسلامى است؛ این به برکت حاکمیت اسلام در این کشور است که زنان در عرصهى حضور علمى، اینجور خودشان را دارند نشان میدهند و این برجستگىها را پیدا میکنند.
این جزو افتخارات نظام جمهورى اسلامى است.
اینى که من مکرر در جمعهاى دانشجوئى و در جمعهاى جوان گفتم که در قضیهى زن، ما در مقابل ادعاهاى غربىها دفاع نمیکنیم، ما حمله میکنیم و غرب باید از خود در قضیهى زن دفاع کند، نه اسلام، براى این است.
اسلام برخلاف آنجورى که همیشه در نظامهاى طاغوتى وجود داشته است که با چشم دیگرى اصلاً به زن نگاه میکردند، به زن شخصیت میدهد. در اسلام وقتى براى مؤمن، نمونه میخواهند مشخص بکنند، نمونهى زن معین میکنند:
«و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون»؛(1) این نفر اول، «و مریم ابنت عمران»،(2) نفر دوم؛ نمونه براى للذین آمنوا، دو زن. نمونه براى للذین کفروا هم دو زن: «امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا ... فخانتاهما».(3) یعنى زن را نه فقط محور و عبرت و آئینهاى براى زنان، بلکه براى کل جامعه قرار میدهد. میشد یک مرد انتخاب بکنند. نه، این در مقابلهى با آن نگاه انحرافى و غلطى است که نسبت به زنان وجود داشته. این نگاه، همیشه هم تحقیرآمیز نبوده؛ اما همیشه غلط بوده.
همیشه به شکل غلطى در نظامهاى طاغوتى به زن نگاه شده؛ امروز در غرب هم همین جور است. حالا عدهاى از زنان - مثل خیلى از مردان - در همین نظامهاى غربى شخصیتهاى برجسته و محترم و پاکیزهاى ممکن است در بیایند، لیکن نگاه عمومى به زن که در فرهنگ غربى نهادینه شده، نگاه غلطى است؛ نگاه ابزارى است، نگاه اهانتآمیز است.
از نظر غرب، علت اینکه شما نباید توى چادر باشید، نباید حجاب داشته باشید، این نیست که آزاد باشید. شما دارید میگوئید من با حجاب هم آزادى دارم. او چیز دیگرى مورد نظرش است؛ زن را براى نوازش چشم مرد، براى بهرهورى نامشروع مرد، میخواهند به شکل خاصى در جامعه ظاهر بشود. این، بزرگترین اهانت به زن است؛ حالا ولو با چندین لفّاف تعارفآمیز این را بپوشانند و اسم هاى دیگرى رویش بگذارند.
احترامِ به زن این است که به زن فرصت داده بشود تا آن نیروها و استعدادهاى برجسته و عظیمى را که در درون هر انسانى خداى متعال به ودیعه نهاده است - از جمله استعدادهائى که فقط در درون زنان وجود دارد - این استعدادها در سطوح مختلف بروز کند؛ در سطح خانواده، در سطح جامعه، در سطح بینالمللى، براى علم، براى دانش و معرفت و تحقیق، براى تربیت و سازندگى. احترام به زن این است. من مىبینم این در جامعهى ما به توفیق الهى، به فضل الهى دارد خودش را کاملاً نشان میدهد.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعى از بانوان قرآنپژوه کشور
بمناسبت میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
بیست و هشتم مهر ماه 1388
1) تحریم: 11
2) تحریم: 12
3) تحریم: 10
معلوم الحال مجهول الهویه ( جمعه 88/8/1 ::
ساعت 5:43 عصر)